مسکو و تهران به عنوان حامیان اصلی اسد، نتوانستند یا نخواستند جلوی این موج را بگیرند؛ چراکه هر دو درگیر منازعات خود بودند؛ روسیه در اوکراین، و ایران و نیروهای همپیماناش در جنگ ۱۴ ماهه با اسرائیل. به نظر میرسد سقوط چشمگیر این رژیم یکی از پیامدهای ناخواسته حملات شدید اسرائیل به دشمنانش از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ باشد. یک سال پس از تداوم جنگ، تمامی هنجارهای پیشین منطقه بر هم خورده و فضایی ملتهب و غیرقابل پیشبینی ایجاد شده است. ماههاست که نیروهای اسرائیلی به سوریه حمله هوایی میکنند، فرماندهان ایرانی و نیروهای همپیماناش را میکشند و همچنین تأسیسات مرتبط با ایران و حزبالله، را بمباران میکنند.
اما حمله سریع شورشیان بود که وضعیت اسفبار رژیم شکسته و فاسد اسد را آشکار کرد.
اسد که در سال ۲۰۰۰ جانشین پدرش حافظ اسد شد، دیکتاتوری بیرحم بود. او در جریان جنگ داخلی، از بیرحمانهترین روشها برای سرکوب مخالفانش استفاده کرد: سلاحهای شیمیایی، بمبهای بشکهای، تاکتیکهای محاصره و گرسنگی، بازداشتهای گسترده، شکنجه و قتل. در طول یک دهه جنگ، بیش از ۱۲ میلیون نفر یعنی نیمی از جمعیت آن کشور مجبور به ترک خانههای خود شدند. بیش از ۱۰۰هزار نفر نیز ناپدید شدهاند. آنها کسانیاند که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند و هنوز محل نگهداری آنها نامعلوم است. این رژیم انگلی نه تنها کشور را به نابودی کشاند، حتی اعضای جامعه اقلیت علوی را پس از سالها تحمل مشکلات اقتصادی و اجتماعی فزاینده، ناامید کرد. آنها کسانی بودند که پسران خود را برای جنگیدن در جنگ اسد علیه مردم خود فرستاده بودند. سقوط اسد توسط میلیونها نفری که تحت حکومت او رنج بردند، مورد استقبال قرار گرفت؛ زیرا او از مصالحه و مذاکره برای دستیابی به یک توافق سیاسی با مخالفانش برای ثبات کشور، امتناع کرد.
اما شور و شوق گسترده ناشی از پیروزی با احتیاط نسبت به آینده همراه خواهد بود. این حمله توسط قدرتمندترین نیروی شورشی، هیئت تحریر الشام (HTS) رهبری شد، گروهی اسلامگرا که شاخه سابق القاعده بوده و از سوی سازمان ملل، ایالات متحده و دیگر کشورها بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده است. رهبر آن، ابومحمد الجولانی، آشکارا تمایل خود را برای تصرف دمشق اعلام کرده و اکنون به نظر میرسد تصمیمگیرنده اصلی باشد. او زمانی در کنار داعش، گروه جهادی، جنگیده و ۱۰ میلیون دلار جایزه از سوی ایالات متحده برای دستگیری او تعیین شده است. طی شش سالی که این هیئت در قالب یک دولت غیرنظامی بر استان شمالغربی ادلب حکومت کرده، الجولانی تلاش کرده این گروه را بهعنوان یک جنبش اسلامگرای میانهرو بازتعریف کند. اما هیئت تحریر الشام همچنان با مشت آهنین حکومت کرده و سازمانهایی مانند سازمان ملل، مواردی از نقض حقوق بشر این هیئت را مستند کردهاند. اگر الجولانی ۴۲ ساله در رسیدن به آرزویش برای حکومت موفق شود، این مسئله معضلاتی برای قدرتهای غربی و نهادهای بینالمللی درباره نحوه تعامل با او و هیئت تحریر الشام ایجاد خواهد کرد.
با این حال، هیئت تحریر الشام تنها یکی از گروههای متعدد اپوزیسیون است که از بقایای شورش اصلی به شمار میروند و در این حمله شرکت داشتند. در گذشته، این گروههای مختلف بارها با یکدیگر درگیر شدهاند. در حمله اخیر، هیئت تحریر الشام، جناحهای تحت حمایت ترکیه که تحت لوای ارتش ملی سوریه فعالیت میکنند و همچنین گروههای دیگر که دمشق را از جنوب محاصره کردند، یا یکدیگر هماهنگ بودند. اما آزمون واقعی زمانی خواهد بود که این جناحها بخواهند غنایم پیروزی و قدرت را تقسیم کنند.
«مالک العبدة»، تحلیلگر سوری، میگوید او از این واقعیت که شورش بهطور واضح میان هیئت تحریر الشام و گروههای مختلف دیگر هماهنگ شده، دلگرم است و این حمله به رژیم را بهعنوان «طرح تخریب کنترلشده» توصیف میکند. او گفت: «این حس سرخوشی و افتخار با این نگرانی همراه بوده که ممکن است خشونت رخ دهد و این تقریباً بیش از حد خوب به نظر میرسد که واقعی باشد. اما واضح است که نقشهای وجود دارد، هیئت تحریر الشام و الجولانی آن را بهدقت منتقل کردهاند. این موضوع بسیاری از مردم را مطمئن کرده است.»
علاوه بر گروههای شورشی سنیمذهب، نیروهای تحت رهبری کردها نیز حضور دارند، همان افرادی که ایالات متحده در جنگ علیه داعش از آنها حمایت کرده بود و اکنون بخشهایی از شمالشرقی سوریه را کنترل میکنند. با این حال ترکیه، آنها را شاخهای از «جداییطلبان کرد» میداند که دهههاست با دولت ترکیه در جنگ هستند. نیروهای ترکیه برای چندین سال در شمال سوریه مستقر شده بودند تا با شبهنظامیان کرد و ارتباط آنها با گروههای شورشی سنی مقابله کنند. این بدان معناست که اکنون، آنکارا شاید قدرتمندترین بازیگر است و نقش تعیینکنندهای در آینده خواهد داشت.
با این حال ترکیه، رابطهای پیچیده و گاه ناخوشایند با هیئت تحریر الشام دارد و همچنین این هیئت را یک سازمان تروریستی معرفی کرده است.
در همین حال، ایالات متحده حدود ۹۰۰ نیرو در سوریه دارد تا از مبارزه علیه داعش حمایت کند. علاوه بر خطر درگیریهای داخلی میان گروههای شورشی، نگرانیهایی وجود دارد که داعش بخواهد از هرجومرج بهرهبرداری کرده و دوباره ظهور کند؛ داعش زمانی بخشهای بزرگی از شمال و شمالشرقی سوریه را تحت کنترل داشت. به نظر میرسد اقلیتهای مختلف در سراسر سوریه نسبت به آینده نگران خواهند بود، زیرا مدتها، سوریه یکی از سکولارترین کشورهای منطقه بوده و این ویژگی برای اسد بهعنوان عضوی از یک اقلیت، سودمند بود. این کشور دارای جمعیتی متنوع از قبایل، ادیان و فرقههاست. در طول این حمله، الجولانی، که یک عملگرای شهری است، به قبایل و مخالفان سابق نزدیک شد و توافقهای تسلیم را ترتیب داد. او همچین دستور حفاظت از اقلیتها را نیز صادر کرد.
همچنین کشورهای همسایه مانند اسرائیل، اردن و لبنان با احتیاط عمل خواهند کرد. کشورهای خلیج فارس که در سالهای اخیر دوباره با اسد تعامل کرده و جنبشهای اسلامگرا را بهعنوان نیروهای بیثباتکننده مینگرند نیز همین کار را خواهند کرد. تضعیف اسد به نفع همسایگان سوریه بود و اسرائیل مدتهاست خواهان پایان دادن به حضور ایران و حزبالله در مرز شمالی خود است. اما نگرانیهایی نیز وجود دارد درباره چشمانداز احتمالی یک دولت شکننده و فروپاشیده در هرجومرج، آن هم با گروههای اسلامگرا در رأس امور.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
در گفت وگوی محمد منظرپور با مازیار خسروی بررسی شد
در گفتوگو با سیدهادی میرعلمی مطرح شد
یارانه سوخت هواپیما؛ چاهی بیانتها از جیب فقرا به کام ثروتمندان
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش