پسرهایی که حالا بدنهایی بیجان هستند، از خوزستان به کرمانشاه اعزام شده بودند. اتوبوس ساعت ۱۲:۲۵ در منطقه پاعلم محور اندیشمک – پلدختر به دره سقوط کرد. بر اساس خبرهای استانی در همان ساعتهای ابتدایی ۱۰ نفر از سربازان مسافر اتوبوس جان خود را از دست دادهاند و ۱۷ نفر زخمی شده و آسیب دیدهاند. ۱۰ آمبولانس از اندیمشک و لرستان به محل حادثه اعزام شده و مجروحان را به بیمارستان منتقل کردهاند؛ عکس و فیلمها نشان میدهد اتوبوس تا پایین دره غلت زده است و شاید مسافرانش در طول این مسیر از شیشههایی که میشکستند، بیرون میافتادهاند. نمیدانیم آن بدنهای شکسته و خرد شده حالا در چه وضعیتی هستند.
و این ۲۷ نفر، اولین گروه سربازان کشور نبودند که در مسیر اعزام دچار حادثه شدند و خبر مرگ یا مصدومیت شدیدشان به پدر و مادر و عزیرانشان رسید. هر سال تعداد زیادی از جوانانی که به سربازی اجباری فرستاده میشوند، بر اثر سوانحی که در محل خدمت یا مسیر اعزام اتفاق میافتد، جان خود را از دست میدهند. هر چند دلیل اصلی مرگ این جوانان آن اتفاق یا حادثه یا درگیری مسلحانه است ولی بررسی هر کدام نشان میدهد به سلامت، ایمنی و جان سربازان توجه کافی نمیشود. در این گزارش به چند مورد از حوادث چند سال اخیر پرداختهایم.
۲ تیرماه ۱۳۹۵ سقوط اتوبوس به درهای در استان فارس، دهها خانواده را سیاهپوش کرد و به عزای مرگ جوان نشاند. همهی مسافران سربازان جوانی بودند که از بخت بد سوار اتوبوسی شدند که ارابهی مرگ بود و رانندهی آن مردی ۶۵ ساله که وضعیت دفترچه کارش به دلیل اعتیاد قرمز بود.
اتوبوس که از کرمان به سمت اهواز میرفت، ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد از کنترل راننده خارج شد، راننده مهارت کافی برای کنترل خودروی سنگین در جادهای خطرناک نداشت، اتوبوس به سمت راست جاده منحرف شد و به گاردریل خورد. ضربه آنقدر سخت بود که گاردریل آنرا تحمل نکرد، اتوبوس از جاده بیرون افتاد و در سیاهی شبانهی دره پایین رفت.
۱۳ نفر هنگام سقوط و تصادف کشته شدند. ۲۲ نفر زخمی شدند و در مسیر انتقال ۶ نفر دیگر جان خود را از دست دادند و تعداد کشتهها به ۱۹ نفر رسید که تعدادی جزو نیروهای کادری و درجهدار بودند.
۱۳ سرباز، ۱۳ جوان، ۱۳ عزیز مادر، ۱۳ چشم امید پدر، به کام مرگ افتادند و جان خود را از دست دادند. ۷ نفر از کارکنان و درجهداران نیز در این حادثهی دلخراش کشته شدند و ۲۲ نفر زخمی شدند.
نجاتیافتگان روزهای بعد از شنیدههایشان گفتند، از اینکه ترمز اتوبوس از کار افتاده بود و راننده و کمک مضطرب شده بودند و نمیدانستند چه کنند. بررسیها نشان داد اتوبوس مدل ۱۳۸۲ بوده و حجم بالایی بار قاچاق داشته است؛ راننده معتاد، اتوبوس قدیمی، سنگینی بار اضافی و جانهایی که کسی برای مراقبت از آنها به ایمنی و امنیت سفر توجه نکرد.
همان روزها دو اتوبوس دیگر که سربازان پادگان آموزشی را در مسیر جاده فسا به شیراز میبرد، نزدیکی سروستان تصادف کردند. فرمانده پلیس راه دربارهی اتوبوس در این مورد گفته بود: متاسفانه یک اتوبوس در جاده فسا واژگون شد و ۷ نفر در مصدوم شدهاند.
اتوبوس دیگری که از همین پادگان به طرف شیراز در حال حرکت بود، نزدیکی سروستان واژگون شد که در آن حادثه هم ۵ کشته و ۴۰ مصدوم گزارش شده است. با این حال، هنوز منابع رسمی تلفات سانحه دوم را تأیید نکردهاند.
کشته شدن سربازان بر اثر تصادفهای جادهای، حادثهی پرتکراری در ایران است و این تنها دلیل و عامل از دست رفتن جان سربازان نیست. هر ماه خبرهایی از شهادت تعدادی از سربازن وظیفه در مرزهای کشور منتشر میشود؛ سربازانی که عنوانشان مشمول، سرباز وظیفه یا کارکنان وظیفه است و به اجبار و بدون هیچ حق انتخابی به چهار سوی کشور فرستاده میشوند.
تا وقتی کشتهها یک سرباز، ۲ سرباز، ۳ سرباز باشند، خبرشان و نامشان بین خبرها و تیترها و عنوانهای دیگر گم میشود و هیچ کس جز خانوادههایشان نمیفهمد که آنها با پای خود به خانه برنمیگردند و بدن گلوله خوردهشان در شهر یا روستا تشییع میشود.
گاهی تروریستها یک پادگان، یک گروه، یک دسته، یک جمع را به گلوله میبندند و سربازها یک به یک کشته نمیشوند، با هم و کنار هم زمین میافتند و جان میدهند. پس نامشان و خبرشان و حتی عکسشان در خبرها پررنگ میشود.
دو واحد گشت انتظامی پس از تماس مردمی برای خدمت به شهروندان اعزام شدند، جایی در مسیر گوهرکوه شهرستان تفتان. اما تماس و محل کمین بود و تروریستها خودروها را به گلوله بستند.
در اولین خبرهای ارسالی مربوط به واقعه اسامی شهدا اینطور نوشته شده بود:
شهید سرباز علیزاده/ شهید سرباز پریشانی/ شهیدکادر ایمان درویشی/ شهید کادر علیرضا اقاجانی/ شهید کادر مهدی خموشی/ شهید کادر نعمت نوری/ شهید کادر هادی زارع... مابقی اسامی شهدا متعاقبا اعلام میگردد.
شهدای سرباز نام کوچک نداشتند و بعضی حتی اسمشان مشخص نبود.
شامگاه آخرین سهشنبهی اردیبهشتماه پنج مرزبان حدود یک ساعت با تروریستها جنگیدند و همگی به شهادت رسیدند. آنها در برجک مرزبانی «مزه سر» مستقر بودند، نه سلاحها و نه تعدادشان با نیروهای مهاجم برابر نمیکرد.
تروریستها از مرزبانان خواسته بودند تسلیم شوند تا زنده بمانند اما آنها حاضر نشدند مرز وطن را باز کنند و جانشان را فدا کردند. هر ۵ نفر کشته شدند، استوار دوم حسن بادامکی، استوار دوم علی باتدبیر، سرباز وظیفه ناصر حیدری دژ، سرباز وظیفه محمد جمالزاده، سرباز وظیفه یونس سیفینژاد.
شهادت یک سرباز در سراوان، شهادت دو سرباز در زابل، شهادت یک سرباز در سردشت، شهادت سرباز وظیفه در سقز... ۲۶ مرداد، ۱ شهریور، ۱۶ شهریور، ۲۲ شهریور، ۹ مهر، ۱۴ مهر، ۵ آذر، ۱۵ آذر، و...
کشته شدن سرباز در تصادف و سوانح رانندگی، شهادت در مرزها، در حملات تروریستی یا درگیری با اشرار... تیترها و تاریخهایی که تمامی ندارند و فقط تیتر و خبر نیستند. هر تیتر و هر یک یا چند خط، فقط کشته شدن ۱ نفر، ۲ نفر، ۳ نفر نیست. به زمین افتادنِ یک جوان است، بر خاک افتادنِ یک تن، بیجان شدنِ یک عزیز، بیپسر شدنِ یک مادر و یک پدر، به عزا نشستنِ دهها خانواده...
تاریخ یکم دیماه ۱۴۰۳ اتوبوس حامل تعدادی از مشمولان خدمت وظیفه عمومی در محور اندیمشک به پلدختر دچار حادثه شد که در پیِ آن متأسفانه ۷ نفر از مشمولان و ۲ سرنشین دیگر جان باختند. سازمان وظیفه عمومی ضمن عرض تسلیت به خانواده جانباختگان، تاکید کرد: مسئولین امر برای رسیدگی به وضعیت حادثهدیدگان و استیفای حقوق مشمولان عزیز نهایت تلاش و مساعیِ خود را بهکار گرفته تا از طریق مبادی قانونی، حقوق مادی و معنوی برای تمامی آنان تأمین شود.
این خبر و اطلاعیه نیز به تیترهای قبلی میپیوندد و چند روز دیگر فراموش خواهد شد...
ویدیو:
گزارش اختصاصی فراز از بخش شیمیدرمانی بیمارستان شریعتی
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟