براساس گزارش شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ تنها ۲ و ۳ روز پاک بوده است و یک عضو کمیسیون انرژی نیز به فراز گفته بود که ذخیره سوخت نیروگاهها به شکل روزانه انجام میشود و هیچ ذخیرهای وجود ندارد. با این همه، هنوز به طور مشخص اعلام نشده که علت تعطیلی بیشتر استانهای کشور چیست؟ مدیریت مصرف انرژی یا آلودگی هوا؟ و اگر علت آلودگی هواست، چرا سالهای گذشته روزهای آلوده به راحتی تعطیل اعلام نمیشد و چرا امسال آلودهتر از سالهای گذشته بوده است؟
به گفته سمیه رفیعی، سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس، در شش ماهه نخست امسال به اندازه کل سال گذشته مازوت سوزانده شده است. سوختی آلاینده که به دلیل کمبود گاز مایع برای تولید برق، مصرف میشود. به این ترتیب یکی از دلایل افزایش فزاینده آلودگی هوا استفاده از این سوختها به دلیل کمبود منابع گازی استاندارد برای تولید برق است. گفته شده که کسری گاز سال گذشته ۲۵۰ میلیون مترمکعب بوده که امسال به ۳۵۰ میلیون مترک مکعب رسیده است. تاجایی که ۱۷ نیروگاه به دلیل نبود سوخت از مدار خارج شدهاند و رکورد مصرف گاز نیز امسال زده شده است. به این ترتیب دولت چارهای جز مصرف سوختهای جایگزین نداشته اما بازهم نتوانسته از پس چالش برآید. طبق گزارش وزارت نیرو، مصرف مازوت در نیروگاههای کشور از ۶.۸ میلیون لیتر در سال ۱۳۸۰ به حدود ۹ میلیون لیتر تا سال ۱۳۸۹ در دولت محمود احمدینژاد رسیده و در ادامه دولت او نیز در سالهای ۱۳۹۰، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به ترتیب ۱۲، ۱۴.۵ و ۱۵.۲ میلیون لیتر، رشدی فزاینده را تجربه کرده است. در دولت روحانی و به ویژه پس از برجام اما این مقدار در سالهای ۹۶ و ۹۷ حتی به ۳.۴ تا ۳.۶ میلیون لیتر نیز کاهش یافته، اما طی سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۰ مصرف مازوت در نیروگاههای کشور رشد داشته و به ۶.۸ میلیون لیتر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. البته باید توجه داشت که برخی صنایع بزرگ مثل سیمان نیز از مازوت استفاده میکنند آمار رسمی مصرف مازوت فقط مربوط به نیروگاههاست. بنابراین میتوان گفت که مصرف واقعی مازوت بیش از رقمهای رسمی اعلامشده است.
در دولت چهاردهم نیز البته استفاده از مازوت در شرایطی انجام شد که در میانه پاییز، سخنگوی دولت اعلام کرد که خاموشیهای برنامهریزیشده جایگزین مازوتسوزی خواهد شد. شواهد اما نشان میدهد که هم خاموشیها برنامهریزیشده که چندان هم طبق برنامه رخ نمیداد انجام شد و هم مازوت برای تولید برق مصرف شد. این خاموشیهای البته در دولت سیزدهم نیز وجود داشت اما روی بخش صنعتی اعمال میشد و حفظ وجهه عمومی دولت برای مقامات دولت سیزدهم بیش از وضعیت اقتصاد کشور اهمیت داشت.
هرچند که براساس آمارها استفاده از مازوت افزایشی بوده است، براساس آمارهای سازمان حفاظت از محیط زیست منابع متحرک همچنان سهم ۵۹ درصدی از آلودگی هوا را به خود اختصاص میدهند و سهم نیروگاهها هم ۳.۸ درصد از کل آلایندگی است. اما نکتهای که در این میان اغلب مغفول مانده، کیفیت سوختی است که خودروها در ایران مصرف میکنند. در واقع هرچند دلیل عمده ظاهری آلودگی منابع متحرک محسوب میشوند اما این منابع متحرک سوخت غیراستانداردی را مصرف میکنند که وزارت نفت تولید کرده است. مهدی پیرهادی عضو شورای شهر تهران در همین زمینه گفته: «روند تغییرات غلظت آلایندهها طی بازه ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ روند کاهشی داشته است اما همچنان میبینیم هوا آلوده است و وزارت نفت استانداردهای سوخت را رعایت نکرده و سوختها با استاندارد ملی عرضه نشده است.» اما در تولید سوخت غیراستاندارد نیز نباید کاهش درآمدهای دولت و وزارت نفت را در شرایط تحریمی از نظر دور داشت.
غیر از سوخت غیراستاندارد کیفیت پایین خودروهای داخلی نیز مزید برعلت افزایش آلایندگی منابع متحرک با افزایش تعداد آنها شده است. هرچند که خودروسازان داخلی مدعی رعایت استانداردهای ۸۵ گانه خودرویی اجباری هستند اما بسیاری از کارشناسان میگویند که کیفیت پایین خودروهای داخلی و موتور سیکلتها و اتوبوسها را یکی از اصلیترین دلایل آلودگی شهرهای کشور به ویژه شهرهای بزرگ میدانند.
کمبود بارشها دلیل دیگری برای ناترازی برق و آلودگی هواست. براساس گزارش شرکت مدیریت منابع آب در آذر ماه امسال، ورودی سدهای کشور در سال آبی جاری ۲.۷۶ میلیارد مترمکعب است که نسبت به سال گذشته، ۱۲ درصد کاهش داشته است. کمبود بارشها به دو صورت بر وضعیت امروز اثر گذاشته است. از یک سو فشار تولید برق را روی دوش نیروگاههای حرارتی گذاشت. به طوری که پیش از رسیدن به وضعیت کنونی، بین ۱۱ تا ۱۳ درصد برق با منابع آبی تامین میشد، ۸۵ درصد با نیروگاه گازی و یک درصد اتمی و یکدهم درصد از توربینهای بادی. با کاهش بارشها و افت سطح مخازن سدها اما اکنون حدود ۹۵ درصد تولید برق در نیروگاههای حرارتی انجام میشود. کاهش بارشهای از سوی دیگر نیز منجر به تداوم آلودگی هوا شده که همچون امدادی طبیعی برای رفع مقطعی این معضل در سالهای گذشته بوده است.
از استخراج غیرمجاز رمزارزها نیز به عنوان یکی از علل ناترازی برق یاد شده است. اگر آمار ادعایی مصرف هزار تا دو هزار مگاوات برای استخراج رمزارز به شکل غیرمجاز را هم در نظر بگیریم، در ۱۷ هزار مگاوات ناترازی برق سهمی ناچیز محسوب میشود. ناترازی برق و گاز و به طور کلی ناترازی انرژی، محصول عدم رشد تولید و توسعه زیرساختهای این حوزه است که از رشد تقاضا و جمعیت عقب مانده و منجر به وضعیت کنونی شده است. آن هم در حالی که ایران با ۳۲ تریلیون متر مکعب ذخیره، دومین منبع بزرگ گاز طبیعی در جهان را در اختیار دارد. رضا سپهوند عضو کمیسیون انرژی مجلس پیش از این به فراز گفته بود که دلیل عمده این عقبماندگی در حوزه تولید انرژی تحریمهای همهجانبهای است که بر ایران اعمال شده است. نکته دیگر اینجاست که در همین شرایط تحریمی، طبق آخرین آمار دولت بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار یارانه انرژی میپردازد که حذف آن نیز به سادگی امکانپذیر نیست. بنابراین دولت با سیاستگذاریهای اقتصادی خود و سرکوب قیمت واقعی انرژی و تخصیص یارانه به آن، سیاست حمایت از برخی صنایع بزرگ داخلی را دنبال کرده که امروز بخش عمدهای از سود آنها به دلیل تولید با انرژی تقریبا رایگان دولتی است. صنایعی که عملا ارزش افزودهای نیز تولید نمیکنند و حذف یارانه انرژی احتمالا به ورشکستگی آنها منجر خواهد شد. به این ترتیب با تخصیص یارانه انرژی ناترازی اقتصادی و به تبع آن ناترازی انرژی بازتولید خواهد شد.
در این چرخه ناترازی که در طول سالها شکل گرفته، آلودگی هوا فقط یک پیامد است. یارانه ۱۲۰ میلیاردی انرژی خود باعث کسری بودجه و تورم شده که دیگر پیامد این ناترازی اقتصادی است. در چنین وضعیتی دیگر راهحلهای موقتی همچون استفاده از سوختهای آلاینده نیز به کمک دولت نیامده است و تعطیلیهای پیاپی در حالی رقم خورده که حتی باعث کاهش آلودگی نیز نمیشود.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
در گفت وگوی محمد منظرپور با مازیار خسروی بررسی شد
در گفتوگو با سیدهادی میرعلمی مطرح شد
یارانه سوخت هواپیما؛ چاهی بیانتها از جیب فقرا به کام ثروتمندان
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش