یک سال قبل، قرار بود جنگ غزه تا آن جا ادامه یابد که یا فلسطینیها از سرزمین خود بروند یا تا آخرین نفر قتلعام شوند. جنگ ادامه یافت، هزاران تن از خانههای خود آواره شدند، دهها هزار آواره جان خود را از دست دادند، اما غزه هرگز از مردم خود خالی نشد. روز دوشنبه، در پی اجرای توافق آتشبس میان حماس و اسرائیل، ۳۰۰ هزار آواره فلسطینی به خانههای خود در شمال غزه بازگشتند.
پس از شکست اسرائیل در جنگ، حالا به نظر میرسد «دونالد ترامپ» میخواهد آن چه را که نتانیاهو با جنگ نتوانست به دست بیاورد، از راه سیاسی محقق کند. روز یکشنبه در خبرها آمد که رئیسجمهور جدید ایالات متحده، طی تماس تلفنی با مقامات اردن و مصر، از آنها خواسته مقدمات اسکان گسترده فلسطینیها در این کشورها را فراهم کنند. ترامپ پیشنهاد داده است که به دلیل وضعیت غیرانسانی غزه پس از پایان جنگ، بخشی از فلسطینیها به صورت موقت یا بلندمدت از غزه به کشورهای همسایه بروند.
اظهارات ترامپ البته با مخالفت شدید مقامات مصر و اردن همراه بود. وزیر خارجه اردن در واکنش به پیشنهاد ترامپ گفت: «ما از حقوق مردم فلسطین در ماندن در خاک وطن خود دفاع می کنیم؛ اردن برای اردنیها و فلسطین برای فلسطینیهاست.» وزارت خارجه مصر نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که این کشور با خدشهدار کردن حقوق ملت فلسطین چه از طریق شهرکسازیها و چه کوچاندن اجباری آنها مخالف است. فارغ از بحثهای سیاسی، خود مردم فلسطین نیز در طول تاریخ هفتادساله اشغال، بارها با صدای بلند گفتهاند که سرزمین خود را حتی به قیمت آوارگی و مرگ، ترک نمیکنند.
بر اساس روایتهای عهد عتیق، یهودیان پس از خروج از مصر به «ارض موعود» (کنعان-فلسطین امروزی) رسیدند؛ سرزمینی که خداوند به آنها وعده داده بود. در گذر زمان، با حملات امپراتوریهای آشور و بابل، یهودیان از این سرزمین تبعید شدند. از آن زمان امید بازگشت به «ارض موعود» در جان یهودیان ریشه دواند.
اواخر قرن نوزدهم، با افزایش تبعیض و آزار یهودیان در اروپا و ظهور جنبش صهیونیسم، رویای بازگشت به ارض موعود در ذهن یهودیان زنده شد. صهیونیستها ادعا میکردند که مهاجرت یهودیان به فلسطین، نه تنها یک حق تاریخی که ماموریتی الهی است. در سال ۱۹۱۷، بریتانیا با صدور اعلامیه «بالفور» از تاسیس «خانه ملی یهودیان» در فلسطین حمایت کرد، بدون توجه به اینکه فلسطینیها به عنوان ساکنان بومی، در این سرزمین حق آب و گل دارند.
در سال ۱۹۴۸، با پایان دوران قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال اعلام موجودیت کرد. در واقع، تاسیس اسرائیل با اشغال بخشهای بزرگی از فلسطین و آوارگی ۷۰۰ هزار فلسطینی همراه بود؛ رویدادی که فلسطینیان آن را «نکبت» مینامند.
از اواخر قرن نوزده تا سال ۱۹۴۸، طی پنج موج مهاجرت، حدود ۶۵۰ هزار یهودی به فلسطین اشغالی رفتند. بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۷ میلادی، ۴.۵ میلیون نفر وارد فلسطین شدهاند. ۲۰ درصد این جمعیت (حدود ۹۰۰ هزار نفر) به کشورهای خود بازگشتند.
از ۱۹۴۸ تا امروز، شهرکسازیهای غیرقانونی در فلسطین، این سرزمین را به صحنه درگیریها و مقاومت بیپایان تبدیل کرده است. در آخرین پرده از اشغالگری صهیونیستها، حدود ۴۳ هزار فلسطینی قتلعام شدند. با این همه به نظر میرسد امروز این شهرکنشینان هستند که دیگر نمیتوانند زندگی در «ارض موعود» را تحمل کنند و یکی پس از دیگری، فلسطین را ترک میکنند.
مرکز آمار اسرائیل در ابتدای سال ۲۰۲۵ اعلام کرد که در یک سال اخیر، ۸۲ هزار و ۷۰۰ اسرائیلی از کشور خارج شدهاند که از این تعداد تنها حدود بیست هزار نفر بازگشتهاند. خبرگزاری میدلایستآی در رابطه با علت مهاجرتها میگوید: «هرچند مرکز آمار دلیل افزایش نرخ مهاجرت معکوس از اسرائیل را اعلام نکرده است، گزارشهای قبلی نشان میدهد که مهاجرت اسرائیلیها با جنگ غزه، لبنان، سوریه و یمن ارتباط دارد.»
خبرگزاری میدلایستمانیتور در گزارشی نوشته است که بر اساس دادههای موجود، بیشتر مهاجران نیروهای متخصص و پزشکانی هستند که به دلیل ناامیدی از شرایط کشور تصمیم به مهاجرت گرفتهاند. دادهها همچنین نشان میدهد که ۴۸ درصد این افراد بین ۲۰ تا ۴۵ سال دارند و ۲۷ درصد از آنها نیز کودک و نوجوان هستند؛ اکثر مهاجران که کمتر از ۴۵ سال سن دارند، به دنبال کیفیت بالاتر زندگی از اسرائیل مهاجرت میکنند. میدلایستمانیتور در رابطه با علت افزایش مهاجرت معکوس یهودیان مینویسد: «مهاجران دلیل اصلی ترک اسرائیل را کاهش اعتماد به رهبری کشور، سیاستهای محدودکننده، وخامت خدمات عمومی و جنگهای مستمر میدانند. افزایش تعداد اسرائیلیهایی که امروزه از این کشور مهاجرت معکوس میکنند، با موج احساسات ضداشغالگری و نفرت جهانی نسبت به جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین همزمان شده است. با توجه به شکاف سیاسی و اجتماعی اسرائيل، نتیجه فوری مهاجرت معکوس، جدایی ریشهای مهاجران از کشور، خانواده، دوستان و محیط نزدیک آنهاست.»
«گدعون لوی»، روزنامهنگار اسرائیلی، در بحبوبه جنگ اخیر غزه در یادداشتی نوشت: «اکنون زمان آن رسیده که تک تک اسرائیلیها از خود بپرسند آیا واقعا حاضرند در کشوری زندگی کنند که بر خون بنا شده؟ فقط نگویید هیچ انتخاب دیگری نداریم، البته که داریم. اول، اما باید بپرسیم آیا اصلا آمادگی این طور زندگی کردن را داریم؟ آیا ما اسرائیلیها مایلیم در تنها کشوری از جهان زندگی کنیم که موجودیتش وابسته به خون است؟»
شاید پاسخ تمام اسرائیلیها به این پرسش مثبت نباشد، اما آنهایی که به خصوص در یک سال اخیر برای همیشه از اسرائیل رفتهاند، میگویند: «نه، دیگر نمیتوان در کشوری که بر خون بنا شده زندگی کرد.» روزنامه اسرائیلی اورشلیمپست اخیرا در گزارشی به سراغ اسرائيلیهایی رفته است که به دلیل جنگ و ناامنی به کشور پرتغال مهاجرت کردهاند.
یکی از آنها در مورد مهاجرت از «ارض موعود» میگوید: «من کشور را ترک نکردم. کشور مرا ترک کرد. در اسرائیل افراد زیادی هستند که خوشحال اند در این [وضعیت سیاسی] زندگی میکنند. من حاضر نیستم در آن زندگی کنم.» یکی دیگر از آنها در مورد علت ترک اسرائيل میگوید: «حادثه ۷ اکتبر فقط فرایندی را که از قبل در جریان بود، تسریع کرد. افراد شروری که در آن جا هستند، میخواهند همین فرایند را ادامه دهند. آنها پایههای نابودی اسرائيل را بنا کردهاند و همچنان به کار خود ادامه میدهند.»
در گزارش اورشلیمپست تاکید شده است اسرائیلیها به دلیل آرامش روانی به پرتغال مهاجرت میکنند. اورشلیمپست گزارش میدهد که قیمت بالای خانه و زمین در اسرائیل انگیزه دیگری است که صهیونیستها را به فکر مهاجرت انداخته است.
فلسطینیها با تمام وجود به سرزمین خود چنگ زدهاند و زیر بمباران، خانه و تاریخ خود را رها نمیکنند. در مقابل، اسرائیل با بحرانهای اجتماعی، شکافهای سیاسی و ناامنیهای ناشی از سیاستهای جنگطلبانه، به نقطهای رسیده که شهروندانش ترجیح میدهند آن را به مقصد روستاهای سرسبز و آرام اروپا ترک کنند. این تضاد، حقیقتی تاریخی را نمایان میکند: سرزمینی که با اشغال به دست آمده باشد، پایدار نخواهد ماند، حتی اگر آن جا «ارض موعود» باشد.
ویدیو:
دولت موافق واگذاری ایران خودرو به کروز، تندروها مخالف
در اهمیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟