در سالهای اخیر، ورود خودرو به بورس کالا بهعنوان راهحلی برای حذف قرعهکشی، حذف رانت، و نزدیکی قیمت کارخانه به قیمت بازار، با امید اصلاح بازار خودرو آغاز شد. این اقدام در دوران وزارت سیدرضا فاطمیامین شروع شد که با اشکالاتی اجرایی از جمله عرضه ناپایدار نتوانست به سرانجام برسد. البته فاطمی امین ورود خودرو به بورس کالا را سیاست درستی میدانست و مدعی بود به دلیل فشار برخی اجازه تداوم آن را گرفتند. با این حال، اصل موفقیت چنین سیاستی، وابسته به یک پیشفرض مهم است: وجود رقابت واقعی در بازار. در غیاب واردات آزاد خودرو، با تعرفههای سنگین و محدودیتهای جدی در عرضه خارجی، بورس کالا نه تنها موجب تعادل نمیشود، بلکه به ابزاری تبدیل شده برای افزایش رسمی و قانونی قیمت خودرو.
در میانه همین ساختار معیوب، عادل پیرمحمدی، مدیرعامل جدید ایرانخودرو، صراحتاً در اظهار نظری تأملبرانگیز اعلام کرده است: «به دولت نامه زدیم و گفتیم، چون قیمتگذاری جدید برای خودروها انجام نشده، همچنان داریم ضرر میدهیم و امکان فروش محصول نداریم!»
این جمله، فراتر از یک اظهارنظر ساده مدیریتی است؛ این تهدید علنی به مردم و بازار است. مدیرعاملی که بهجای پاسخگویی در قبال ضعف بهرهوری، ساختار معیوب تولید، و فناوریهای فرسوده، زبان تهدید را در پیش گرفته و از ابزار انحصار برای تحمیل زیان ساختاری شرکت به مصرفکننده استفاده میکند.پیرمحمدی، بهجای آنکه برای افزایش بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و نوسازی تکنولوژی اقدام کند، نسخهای سادهانگارانه و خطرناک تجویز کرده: گران کردن خودرو بهعنوان تنها راه خروج از زیان. این نگاه، نه تنها بر پایه اصول مدیریت نوین نیست، بلکه ادامه همان چرخه معیوبی است که دهههاست مردم را قربانی ساختار شبهانحصاری صنعت خودرو کرده است.
همزمان با این مواضع، مدیرعامل ایرانخودرو جلسهای رسمی با مدیران بورس کالا برگزار کرده است؛ نشستی که بستر را برای عرضه دوباره خودرو در بورس کالا فراهم میکند. این جلسه که به صرف صبحانه برگزار شد، بهواقع نشستی بود که به کام خودروساز تمام شد و احتمالا به زیان مصرفکننده.در شرایطی که همچنان واردات خودرو محدود است و رقابت واقعی در بازار دیده نمیشود، استفاده از سازوکار بورس کالا صرفاً به معنای افزایش رسمی قیمتها خواهد بود. یعنی اگر تا دیروز اختلاف قیمت بازار و کارخانه به جیب دلالان میرفت، امروز خوشبختانه دست دلالان قطع، اما در شرایط انحصاری، باز هم منافعی نصیب مصرف کننده نمیشود.
ایرانخودرو سالهاست با مشکلات بنیادینی، چون بهرهوری پایین، عدم تناسب تولید با تقاضا، تکنولوژیهای عقبمانده و هزینههای سربار بالا دستوپنجه نرم میکند. اما بهجای حل این مشکلات، نسخهای سادهتر، ولی پرهزینه برای مردم انتخاب شده است: گرانفروشی در پوشش خصوصیسازی.بهانه اصلی مدیرعامل ایران خودرو، عادل پیرمحمدی، «زیانده بودن شرکت» است، اما ریشه این زیان نه فقط در قیمت فروش، بلکه در ساختار ناکارآمد تولید است. خصوصیسازی قرار بود به افزایش رقابت، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت منجر شود؛ اما حالا بهنظر میرسد این روند در عمل به ابزاری برای اعمال فشار مضاعف به مردم تبدیل شده است.
در کنار همه این اقدامات، دبیر انجمن خودروسازان ایران اخیراً با ارسال نامهای رسمی به دکتر مسعود پزشکیان، خواستار توقف طرح کاهش تعرفه واردات خودرو شده است. این در حالی است که آزادسازی واردات میتواند با افزایش عرضه، به واقعیتر شدن قیمتها کمک کند و از انحصار داخلی بکاهد و به مصرف کننده سود برساند. اما ظاهراً خودروسازان داخلی، نهتنها تمایلی به رقابت ندارند، بلکه مخالف شکلگیری فضای رقابتی در کشور هستند. وقتی ابزارهای بازار آزاد مانند بورس کالا، در غیاب واردات آزاد و رقابت واقعی، مورد استفاده انحصارگرایان قرار گیرد، نتیجهای جز گرانی قانونی و فشار بیشتر به مردم نخواهد داشت.
امید آن است که بازگشت عرضه خودرو به بورس کالا، به افزایش شفافیت، کاهش رانت، و بهبود دسترسی مصرفکننده منجر شود. اما با توجه به ساختار فعلی بازار خودرو در ایران—که نه رقابتی است و نه امکان واردات آزاد در آن فراهم شده—بعید به نظر میرسد این سیاست به نفع مردم تمام شود. علم اقتصاد صراحت دارد: عرضه در فضای غیررقابتی، تنها به انتقال زیان ساختاری تولیدکننده به دوش مصرفکننده منتهی میشود. اگر زیرساختهای رقابت، شامل واردات، بهرهوری تولید، و حذف انحصار فراهم نشود، استفاده از ابزارهایی مانند بورس کالا نیز تنها ظاهری مدرن بر یک فرآیند ناکارآمد و پرهزینه خواهد بود. امیدواریم این مسیر اصلاح شود، اما تا زمانی که واقعیتهای اقتصاد نادیده گرفته شوند، نتیجهای جز افزایش قیمت رسمی خودرو و کاهش قدرت خرید مردم در پی نخواهد داشت.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
حمیدرضا گودرزی عضو کمیسیون عمران در گفتوگو با فراز:
سرنوشت مذاکرات در انتظار رأی شورای حکام
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش