اسرائیل و آمریکا نتوانستند عناصر مهم هستهای و زیرساختهای تولیدی ایران را هدف قرار دهند. عملیاتهایی مانند خیزش شیران از سوی اسرائیل و چکش نیمهشب از سوی آمریکا، از نظر تاکتیکی درخشان هستند، اما احتمالا در نهایت به شکستهای راهبردی تبدیل شوند.نتانیاهو دلیل خود برای انجام این حمله را چنین بیان کرده بود: «ایران به اندازه کافی اورانیوم با غنای بالا تولید کرده که برای ساخت ۹ بمب اتمی کافی است.» منظور او، ذخایر حدودا ۴۰۰ کیلوگرمی اورانیوم با غنای ۶۰ درصدی است که اگر به سطح بالاتری از غنیسازی برسد، برای ساخت ۹ تا ۱۰ سلاح هستهای کافی است. این ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا عمدتا در تونلهای زیرزمینی نزدیک به تاسیسات هستهای اصفهان ذخیره شده بود. با وجود حملات گسترده اسرائیل و آمریکا به این تاسیسات، به نظر نمیرسد تلاشی برای نابودی این تونلها یا مواد درون آنها صورت گرفته باشد. در حال حاضر حتی کسی نمیداند این مواد کجا هستند.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میگوید ایران آنها را جابجا کرده است. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، ادعا میکند چیزی نمیتواند بدون اطلاع آنها در ایران جابجا شود، اما در واقعیت کامیونها در حرکتاند. کامیونها و تجهیزات سنگین، دستکم دو روز پیش از حمله آمریکا، در محل حاضر شدند تا تونلها را مهر و موم کنند و از آنها محافظت کنند. پلنت، شرکت ماهوارههای تجاری، تصویری از این فعالیتها منتشر کرده است. همچنین، تصاویری از کامیونها یک روز پیش از حمله به تاسیسات فردو موجود است که احتمالا برای انتقال تجهیزات حساس و به طور قطع برای پوشاندن ورودیهای مرکز در آن جا حاضر بودند.
برخی از جمهوریخواهان طرفدار ترامپ، پذیرفتهاند که ایران هنوز این مواد را دارد. جی.دی. ونس، معاون اول آمریکا، میگوید قرارست درباره این موضوع با ایران گفتگو کنیم. استدلال آنها این است که آمریکا توانایی ایران برای غنیسازی بیشتر یا تبدیل اورانیوم به فلز را از بین برده، پس اوضاع خوب است. اما این طور نیست.
به نظر میرسد حملات به تاسیسات غنیسازی در قم (فردو) و نطنز موفق بودهاند. اما هیچ تلاشی برای هدف قرار دادن تاسیسات عظیم زیرزمینی در نزدیکی نطنز صورت نگرفته؛ جایی که ایران میتواند سانتریفیوژهای بیشتری تولید کند و شاید فعالیتهای دیگری نیز در آن انجام دهد.
سال ۲۰۲۲، ایران یک خط تولید سانتریفیوژ را به قلب کوه منتقل کرد. این تاسیسات بسیار وسیعاند، به گونهای که تخمین زده میشود بیش از ۱۰ هزار مترمربع مساحت داشته باشند. ما واقعا نمیدانیم چه چیزهای دیگری، مثلا فعالیتهای غنیسازی یا تبدیل اورانیوم، ممکن است در آنجا وجود داشته باشد. همچنین، ایران اخیرا اعلام کرده که تاسیسات غنیسازی جدیدی در مکانی امن ایجاد کرده و به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع داده که آماده نصب سانتریفیوژهاست. آژانس قرار بود پیش از بمباران، این تأسیسات را که در نزدیکی اصفهان قرار دارد، بازرسی کند. تا جایی که من میدانم، این مکان هنوز بمباران نشده است.
لازم است دوباره تاکید کنم که ایران اعلام کرده یک تاسیسات غنیسازی جدید دارد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار بود بهزودی آن را بازرسی کند. اما اسرائیل پیش از آنکه این بازرسی انجام شود، به سایر تأسیسات هستهای ایران حمله کرد؛ این یعنی تاسیسات جدید دستنخورده مانده است. ایران همچنان ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی را در اختیار دارد، توانایی ساخت سانتریفیوژ را حفظ کرده، و یک یا حتی دو سایت زیرزمینی غنیسازی در اختیار دارد. این در حالی است که هنوز هیچ حرفی از سایتهای مخفی احتمالی به میان نیامده؛ همان سایتهایی که مخالفان توافق برجام مدام به آنها اشاره میکردند.
فرض کنیم ایران تصمیم بگیرد بهسرعت بمب بسازد. ایران میتواند در هر هفته حدود ۱.۵ آبشار سانتریفیوژ نصب کند. در مدت شش هفته، قادر خواهد بود ۹ آبشار از ماشینهای IR-6 راهاندازی کند. این دستگاهها میتوانند در حدود ۶۰ روز تمام ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم را تا درجه تسلیحاتی غنیسازی کنند. در مجموع، این فرایند احتمالا حدود پنج ماه طول میکشد. من درک میکنم که تماشای حمله بمبافکنهایی که از فاصلهای بیش از ۱۱هزار کیلومتر دقیقا به هدف میزنند، واقعا هیجانانگیز است. اما اینکه حتی دو تا از تحسینبرانگیزترین عملیاتهای نظامی دوران معاصر هم نتوانستند برنامه هستهای ایران را بهطور کامل از بین ببرند چه معنایی دارد؟ بهنظر من، این خود دلیلی است بر اینکه درخشش تاکتیکی، شاید در خدمت یک راهبرد نسنجیده باشد.
ما از دیپلماسی، انتظاراتی بسیار بالاتر از بمباران داریم. همان کسانی که دائما از انقضای برجام شکایت میکردند، حالا از تأخیر چند ماهه در برنامه هستهای ایران رضایت دارند.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش