بسیاری نقطه آغاز جدی تلاش ایران برای خرید جنگنده و پدافند از روسیه را سال ۱۳۹۹، یعنی سالی که تحریم تسلیحاتی ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پایان یافت میدانند. صرفنظر از اخبار غیررسمی رسانههای داخلی و خارجی، در بهمن ۱۴۰۳، شهید علی شادمانی، معاون هماهنگکننده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) از خرید جنگندههای سوخو ۳۵ خبر داد و گفت که «هر زمان هم که لازم باشد، برای تقویت نیروهای هوایی، زمینی و دریایی خود خریدهای نظامی انجام میدهیم.» البته او از تعداد و زمان تحویل این جنگندهها اطلاعاتی نداد.
از آن زمان تاکنون اما نه پدافندی تحویل ایران شده و نه جنگندهای. در همین فاصله، روسیه به الجزایر ۲۴ فروند جنگنده سوخو ۳۵ تحویل داده و قرارداد بزرگی نیز با هند در پیش رو دارد. حسین موسویان سفیر اسبق ایران در آلمان با انتشار پستی در شبکه ایکس نوشته که «...اما روسیه به هند پیشنهاد ۱۱۷ فروند سوخو-۳۵ M و تولید مشترک سوخو-۵۷ با انتقال کامل فناوری را به هند داده در حالیکه هند متحد آمریکا است.» موسویان تحلیل کرده که نمیتوان از روسیه برای خودداری از فروش جنگنده به ایران انتقاد کرد، چراکه این کشور منافع راهبردی خود را در نظر دارد. طبق این تحلیل، روسیه به دلیل منافع کلان و راهبردی خود نمیتواند تسلیحات روزآمد نظامی را به ایران بفروشد. اما چرا؟
تحلیلگرانی همچون موسویان، «واقعیتهای روابط بینالملل» و مسائل راهبردی و استراتژیک را مانع اساسی بر سر رابطه تسلیحاتی ایران و روسیه میدانند. نخستین مانع رابطه روسیه با اسرائیل است. تحویل جنگندههای نسل جدید و دیگر تسلیحات روزآمد به ایران عملا به معنی برهمزدن روابط راهبردی و توافقهای نانوشته روسیه با اسرائیل است. دلیل روشن آن نیز در جنگ دوازده ایران و اسرائیل رقم خورد. اگر ایران این جنگندههای نسل ۴.۵ یعنی سوخو ۳۵های روسی را در اختیار داشت، میتوانست در مقابل تهاجم و تجاوز جنگندههای اف ۳۵ و اف ۱۶ اسرائیل به آسمان ایران، شرایط بسیار متفاوتی را رقم بزند؛ بنابراین اسرائیل نمیتوانست از برتر هوایی خود سخن بگوید و تغییری معنادار در محاسبات جنگ ایجاد میشد. از نظر برخی تحلیل گران روسیه تمایلی به ایجاد چنین تغییری در توازن قوای ایران و اسرائیل نداشت.
از سوی دیگر شرکتها و افراد روسی با فروش سلاح به ایران تحت تحریمهای بیشتر آمریکا قرار میگیرند. نکته دیگر اینجاست که روسها خود درگیر جنگی فرسایشی با اوکراین هستند و ارسال تسلیحات به ایران به طور مشخص در اولویت آنها نیست. در این میان برخی موانع خرد مثل حضور ایران در فهرست سیاه FATF و عدم توانایی برای پرداخت ارزی و آسان را نیز باید جدی گرفت. چراکه روسیه در میانه جنگ با اوکراین تمایل به پرداخت نقد و ارزی دارد اما ایران به شبکه بانکی جهانی دسترسی آسان ندارد و متمایل است به خریدهای تهاتری مثل نفت در برابر جنگنده.
نکته دیگر اینجاست که روسیه، با نگه داشتن ایران در شرایط تعلیق درباره فروش تسلیحات نظامی، از این اهرم برای گرفتن امتیازهای متقابل استفاده میکند. علی مطهری نماینده ادوار مجلس در همین زمینه با انتشار پستی در شبکه ایکس نوشته: «روسیه به ترکیه و عربستان سامانه پدافند اس ۴۰۰ داده است، اما به ایران که کمکهای پهبادی به او در جنگ با اکراین کرده است نمیدهد، چون ممکن است در مقابله با اسرائیل به کار رود. همکاری راهبردی با ایران که آقای پوتین از آن دم میزند این گونه است.» طبق استدلال مطهری و همفکران او، ایران هزینه رابطه و حمایت از روسیه را داده، اما روسها حاضر نیستند که بهایی بیش از موضعگیری علیه آمریکا و اسرائیل برای ایران بپردازند. اما تلاش میکنند تا با نگهداشتن ایران در شرایط تعلیق، همچنان امید خرید تسلیحات نظامی را برای حفظ امتیازهای خود زنده نگه دارند.
در مقابل دیدگاههایی که اساسا داشتن روابط راهبردی میان ایران و روسیه در زمینه نظامی را به دلیل واقعیتهای روابط بینالملل منتفی میدانند، برخی همچنان از این وضعیت دفاع میکنند. این دسته از تحلیل گران مدعی کمکهای روسیه و چین به ایران در طول جنگ دوازده روزه با اسرائیل نیز هستند. هرچند که هنوز هیچ مستند قابل اتکایی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. آنها درباره قرارداد بزرگ تسلیحاتی روسیه با هند نیز موضوع وابستگی دیرین ارتش هند به روسیه را مطرح کردند و فروش تسلیحات جدید از جمله جنگنده نسل پنجم سوخو ۵۷ را در همین راستا دانستند. اما نکته اینجاست که حامیان روسیه، که عمدتا از رسانههای موسوم به ارزشی تشکیل میشوند، پیش از این اخبار متعددی مرتبط با نهاییشدن قرارداد خرید جنگندههای روسی و حتی آغاز آموزش خلبانهای ایرانی برای پرواز با سوخو ۳۵ را منتشر کرده بودند؛ بنابراین آنها پاسخ روشنی به این پرسش که چرا روسیه جنگندهها را به ایران تحویل نداد، اما به الجزایر تحویل داد ندارند. پرسش دیگر اینجاست که چرا در حالی که هند تبدیل به شریک راهبردی آمریکا شده، روسیه حاضر است نه تنها جنگنده نسل پنجم سوخو ۵۷ به آنها بفروشد، بلکه فرآیند ساخت آن را هم به هند منتقل کند؟ به نظر میرسد که حامیان روسیه هنوز پاسخی برای این پرسش نیز ندارند.
برخی از مخالفان دولت چهاردهم نیز، پیکان خود را بار دیگر به سمت رییسجمهور نشانه رفتهاند. آنها مدعی هستند که در دولت چهاردهم همکاریهای نظامی از توافقنامه «جامع راهبردی ایران و روسیه» حذف شد. آنها حتی دولت حسن روحانی را هم متهم به بی اعتنایی به خرید جنگنده از چین پس از توافق هستهای میکنند و ادعا دارند که دولت به دلیل نگاه به غرب از چین غافل شد. این ادعاها البته مبنا و مستندی ندارد و بیشتر شبیه هجمههای رسانهای است. در توافقنامه با روسیه نیز که در دولت چهاردهم امضاء شد، بارها به همکاریهای نظامی دو طرف و حتی جزییات آن اشاره شده است. قرارداد خرید جنگنده ایران از روسیه ارتباطی با توافقنامه جامع همکاری نداشته و بنابراین عدم تحویل آن نیز ارتباطی با این توافقنامه ندارد. از سوی دیگر بسیاری از متخصصان امور نظامی آمادگی چین برای فروش جنگنده به ایران در دولت دوازدهم را رد کردهاند.
به نظر میرسد با ناامیدی از تحویل جنگندههای روسیه به ایران، گزینههای خرید تسلیحات نظامی از جمله جنگنده از چین مطرح شده است. اخباری از مطرحبودن گزینه جنگنده J-۱۰ CE چین به میان آمده، اما طبق بررسیها با توجه به حجم تولید و سفارشهای این جنگنده، ایران حتی در صورت موافقت چینیها، باید تا چند سال در صف خرید این جنگنده بماند. هرچند برای اخبار رسمی در این حوزه همچنان باید منتظر ماند. اما هرچه هست، به نظر نمیرسد که نیروی هوایی ارتش ایران به زودی به جنگندههای نسل جدید و روزآمد جهان مجهز شود.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش