در روزهای نخست پس از تعطیلات نوروزی بیانیه ای با امضای بیش از نهصد شخصیت شناخته شدۀ علمی و فرهنگی و هنری و ایران دوست منتشر شد که بازتاب های آن تاکنون ادامه دارد.به گونه ای که در هفته گذشته بیش از ۱۳۰۰ امضا به بیانیه افزوده شده و شخصیت های شناخته شده و برجسته دیگری به امضا بیانیه پرداختند.این بیانیه، اعتراضی به آن دست از مباحث قومی بود که در قالب سخنان استاندار آذربایجان شرقی در باره نسبت آذربایجان با ایران طرح شده بود و در ادامه به رویدادهای ناخوشایند ارومیه و تندروی قومی گروهی از نیروهای افراطی در توهین و تحقیر و انکار حضور هموطنان کرد در شهر ارومیه پرداخته بود و از برنامه های اجرا شده به بهانه نوروز در شهرهای دو یا چند قومی نیز انتقاد شده بود.
به تازگی گروهی از چهرههایی که به طور عمده، با گفتمان تجزیهطلبی شناخته شدهاند، در دفتر ریاست جمهوری با مسعود پزشکیان ملاقات کردند. دو چهرهی شاخص حاضر در این دیدار، در رسانههای وابسته به جمهوری باکو با عنوان «فعالان آذربایجان جنوبی» معرفی شدهاند و در سالهای اخیر تلاش کردهاند با ادبیات شبیه به همین رسانهها، تمدن ایران را زیر سوال ببرند...
در بیانیههای غرورآفرینی که رییس دولت و معاون اجراییاش از «استقلال مس سونگون» خوانده و نوشتهاند، تکرار شده که دستور این اقدام در پاسخ به «مطالبات مردم آذربایجان و کارگران شرکت مس سونگون» صادر شده است. بیایید فرض کنیم که مبنای صدور دستورات دولت، «مطالبات مردم» است. با این حساب اگر مردم خوزستان، کرمان و کردستان، هرمزگان و ... نیز مطالباتی مشابه برای جدا کردن منابع درآمد عمومی خود از درآمدهای ملی دولت داشته باشند، چه باید کرد؟