مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی گفت: هر روز که میگذرد افرادی مشکوک که به رسانه ملی نفوذ کردهاند بیش از گذشته بر طبل تفرقه میکوبند و با اصرار عجیبی تلاش میکنند همبستگی و همدلی به وجود آمده را نابود کنند.
روزنامه خراسان نوشت: برنامه گفتوگومحور ماجرای جنگ که با اجرای جواد موگویی دو قسمت از آن پخش شده بود، به طور کامل تعطیل شد. قسمت اول این برنامه روی آنتن شبکه سه سیما رفت و قسمت دوم آن از سوی صداوسیما اجازه پخش نگرفت.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: صداوسیما که باید تابلوی نظام باشد و نماد عقلانیت حاکمیت و البته عقلانیت جامعه عمل کند، به مهمترین پایگاه جریانهای تندرو و متحجر تبدیل شده است.
با وجود آنکه به گفته مقامات و مسئولان وضعیت آتش بس بین ایران و اسرائیل هنوز به مرحله پایداری نرسیده و از این جهت نیاز به حفظ همبستگی ملی وجود دارد، وحید جلیلی نشان داد همچنان در بر پاشنه قبلی می چرخد و افرادی با تفکر او حتی به چشم انسان به مخالفان نگاه نمی کنند.
یک فعال رسانهای نوشت: «گویا بعد از اظهارات عجیب قائممقام صداوسیما، سازمان امور اجتماعی کشور در نامهای به دادستان کل کشور به عنوان مدعی العموم، تقاضای رسیدگی عاجل به اظهارات وی را کرده است.»
جنگ اخیر، بیش از آنکه یک دوئل نظامی باشد، نبردی شناختی–هویتی بود. دشمن از همان ساعات اولیه درگیری، ماشین تبلیغات خود را بهکار انداخت تا از درون، شکافهای اجتماعی ایران را فعال کند و مقاومت مردم را در مواجهه با یک بحران واقعی بشکند. اما اتفاقی که افتاد، معکوس این طراحی بود: سلیقههای مختلف سیاسی، مذهبی، قومی و نسلی، در یک نقطه به اجماع رسیدند، ایران در خطر است و باید ایستاد.
محمد میرزایی،عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درمورد توهین به مقدسات از یک برنامه تلویزیونی گفت: اطمینان دارم طراحان این برنامه در حال تست و امکان سنجی حرکت آشوب زا و وحدت شکنی بودند و این حرکت مرموزانه آخرین تیر ترکش جریان نفوذ نبوده و نیست.
روزنامه فرهیختگان نوشت: یک حکمرانی خوب اولاً تلاش میکند با بهبود شاخصهای حکمرانی فضای اعتراضی را کاهش دهد؛ ثانیاً وظیفه خود میداند با همه ابزارهایش، گسلهایی را که جامعه را به دو یا چند دسته انبوه تقسیم میکند، کاهش دهد یا حداقل غیرفعال نگه دارد.
اتفاقات زنجیرهای در صداوسیما را دیگر نمیتوان «خطا» دانست بلکه به «خط» تبدیل شده و تکرار آن را حتی اگر سادهلوحانه عمدی ندانیم، میتوان نتیجه بیتدبیری، ضعف مدیریت، ناتوانی در جمع و جور کردن شبکه های متعدد و مهمتر از همه نفوذ جریانهای بداخلاق و افراطی و شاید نفوذی دانست.
آنچه از آنتن شبکه یک صداوسیما در برنامه ضبطشده خانواده در روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ در توهین به خلیفه نخست انتشار یافت، قطعا خطایی استراتژیک بود که وحدت و امنیت ملی و سرزمینی ایران را در مخاطره قرار میدهد. بنابراین، اتفاقی سرسری نبود که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. و تا کُنهِ آن شناخته نشود نباید حکومت در کلیت خود، مرجعیت و نهادهای دینی بهعنوان نهادهای مسئول و تمام شهروندان ایران از تمام مذاهب و ادیان موضوع را رها کنند.
صداوسیما همچنان روی سرازیری حرکت میکند. موضوعی که به ویژه پس از پیام رهبری به نشست «افق تحول رسانه ملی» بار دیگر مطرح شد و آمار و ارقام نیز حمایت از مخاطبان از دست رفته این رسانه دارد. نظرسنجی اخیر «ایسپا» نشان میدهد که کمتر از ۳۰ مردم برنامههای صداوسیما در شب یلدا تماشا کردهاند. در این میان محمد سرافراز، رییس اسبق صداوسیما نیز در گفتوگویی تصویری از دخالت حسین طائب رییس وقت اطلاعات سپاه در امور صداوسیما پرده برداشته است. موضوعی که نشان میدهد مسائل این رسانه پیچیدهتر از آن چیزی است که در ظاهر قابل مشاهده است.
پژوهشی در سال ۱۳۹۳ با عنوان «طراحـی مـدل بومیآموزی بـرای صداوسـیما» انجام گرفت و در این پژوهش به این پرداخته شده که سرگرمی بهعنوان یـک راهبـرد ارتباطـی و یـک شـیوه انتقـال پیـام در عرصههای مختلف رسانه در همه دنیا مدنظر بوده است. یک نکته مهم در این پژوهش که روی آن بسیار تأکید شده، آگاه نبودن از مهم بودن سرگرمی و تأثیری است که بر مخاطبان تلویزیون دارد.
دفتر روحانی در انتقاداتی تند نسبه به برنامه پخش شده از صدا و سیما نوشته است: این سازمان سالهاست تبدیل به یک تریبون یکطرفه شده و امیدی به پاسخگویی در آن و یا عذرخواهی از آن نیست؛ کار صداوسیما و «کارشناسان»! به کجا کشیده که یک روزنامه اسرائیلی منبع مورد وثوق آنها شده است.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی درباره ادعاهای مطرح شده درباره دولت سوم روحانی و حضور اعضای آن دولت در ستاد پزشکیان میگوید: اصولا زمان تبلیغات هر کسی برای کمک بیاید، کمک او پذیرفته میشود، لذا این جمله جلیلی و تِم تبلیغاتی که آن طرف گرفته، حرکت کاملاً انحرافی است که نباید خیلی به آن توجه کرد.