روزنامه شرق نوشت: درحالیکه سخنگوی دولت و وزیر ارتباطات در بیش از یک سال گذشته در مقابل دوربینها و سؤال خبرنگاران درباره سرنوشت رفع فیلتر پلتفرمها، تنها لبخند زدهاند و با یک جمله تکراری که «دولت پای وعده خود با مردم ایستاده» یا «رفع فیلتر با جدیت در حال بررسی است» از پاسخگویی شفاف طفره رفتهاند، خبرهای پشت پرده از شکست اجرای گام دوم رفع فیلتر از پلتفرمها حکایت دارد.
اگر در فضای مجازی چرخیده باشید حتماً میدانید که مصاحبه اخیر یکی از چهرهه[فریبا نادری] را دیدهاید که پرواکنشترین گفتوگوهای چند روز گذشته در فضای رسانهای بود. بازیگری که صحبت درباره محل سکونتش در زعفرانیه و مقایسه آن با ونک به نماد تازهای از «فخرفروشی سلبریتیها» تبدیل شد. جملهای که در فضای عمومی جامعه به نمادی از فخرفروشی براساس شکاف طبقاتی تبدیل شد.
باورش سخت است اما شرخرها از روزگاری که با چسباندن یک برگه بر روی دیوارهای شهر خود را تبلیغ میکردند، عبور کردهاند و برای جذب مشتری وارد فضای مجازی شدهاند.
بسیاری از کسانی که خود را در فضای مجازی «درمانگر»، «مشاور رشد فردی» یا «کوچ ذهن» مینامند، هیچ آموزش علمی در این زمینه ندیدهاند. آنها گاه با خواندن چند کتاب خودیاری یا گذراندن یک کارگاه چندروزه، وارد حوزه سلامت روان انسان شده اند.
اعلام خبر بازداشت یکی از بازیگران مطرح سینما به اتهام تجاوز، فضای مجازی را به صحنهای از رقابت برای دیده شدن تبدیل کرد. در حالی که هنوز پرونده درحال بررسی است، موج تولید محتوا و بازنشر سکانسهای قدیمی از این بازیگر نشان میدهد آنچه در مرکز توجه قرار گرفته نه خودِ حقیقت، بلکه فرصت بهرهبرداری از یک اتفاق پرحاشیه برای افزایش فالوور و پرداختن به «اقتصاد توجه» است.
چندی پیش دولت در زمینه آزادی شبکههای اجتماعی، وعدههایی داد، اما به صورت محدود عمل شد. جنگ ۱۲ روزه و مقاومت ملی مردم هم سبب نشد که گشایشی حاصل شود. خاصه که دلسوزان میدانستند که در چنان شرایط بحرانی و خطیری، حتماً میباید از تمامی مسیرها و روزنههای خبری و رسانهای و تبلیغاتی و فرهنگی، صدای مظلومیت ایران را در عین صلابت و قدرت به گوش جهانیان رساند.
رؤیای پولدار شدن همیشه در پس ذهن آدم ها بوده، اما این روزها با رونق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و افرادی که خودشان را کارشناس اقتصادی و تریدر و کارشناس بازار طلا و ارز و رمز ارز معرفی میکنند، شدت بیشتری گرفته و بسیاری را سودا زده کرده است.
رئیس مرکز فضای مجازی پلیس راهور فراجا، از برخورد جدی و قانونی با تولیدکنندگان و منتشرکنندگان محتواهای حادثهساز و نمایشی در فضای مجازی خبر داد و گفت: ارتقای فرهنگ ترافیک، کاهش تخلفات حادثهساز و جلوگیری از اشاعه رفتارهای پرخطر ترافیکی در شبکههای اجتماعی از اولویتهای این مرکز است.
آقای حداد عادل گفتهاند که: « فضای مجازی بیصاحبه! اصلا معلوم نیست کی به کیه! هر کسی آنجا واسه خودش حرفی میزند، یک سلیقه اعمال میکند، یک کاری میکند. ما مدتها است که در پی نوعی ضابطهمند کردن فضای مجازی هستیم. بدون اینکه بخواهیم تحولی را که قهرا با فضای مجازی ایجاد شده انکار کنیم و بدون اینکه بخواهیم جلویش بایستیم. میخواهیم سعی کنیم آن را هم بیاوریم در چارچوبی.»
آقای پزشکیان باید خیلی زودتر از این حرفها تکلیف خودش را با صداوسیما روشن میکرد. شما نمیتوانید کشوری که در تحریم قرار گرفته، در حال جنگ است و بحرانهای سیاسی و اجتماعی دارد را با این رسانه رسمی جلو ببرید. در حالی که کشور این مشکلات را دارد، اما رسانه رسمی کشور، کاملاً در مقابل دولت قرار میگیرد؛ هر روز با دعوت از کارشناسانی که بیشتر حرفهایشان به طنز شبیه است و یا مجریهایی که از سواد کافی برخوردار نیستند و تحلیلگرانی که معمولاً همه حرفهایشان بیربط است، سرنوشت کشور به چنین صداوسیمایی گره میخورد.
روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت: «بیبرنامگی و کمتحرکی در بخشی از دولت، پیامد وجود افراطیون مدعی اصلاحات و زاویهدارها در اطراف و درون دولت است. «دولت سایه» دقیقا همانند دولت اشرافیتِ آلوده مدعی اصلاحات - اعتدال، دنبال شرطیسازی اقتصاد، سخت کردن زندگی برای مردم، به بنبست کشاندن دولت، تعطیل کردن توانمندیها، بر باد دادن فرصتهای کشور پای وعدههای دروغ آمریکا و عقبگرد کشور است و نمیگذارد صدای ملت به گوش دولت برسد.»