روزنامه اطلاعات 1 مهر 1351، با تیتر بزرگ و پررنگ «ترجیح میدهم مملکت نابود شود و تسلیم نشود»، نمایی از دغدغهها، نگرانیها، و بنیان ایدئولوژیک نظام پهلوی در واپسین سالهای حکومت محمدرضا شاه را بازتاب میدهد. بازخوانی این جمله تاریخی امروز، در بستر تحولات منطقهای و جهانی و موضع بعضی جریانهای اپوزیسیون که صریحاً از اقدام نظامی اسرائیل و آمریکا علیه ایران حمایت میکنند، معنایی فراتر از یک نقل قول معمول پیدا میکند؛ این جمله بازتابدهنده وجدان تاریخی یک ملت و مرز باریکی بین میهندوستی اصیل ایرانی و روحیه تسلیمطلبی است که برخی معترضان امروز با بلندکردن پرچم بیگانگان، آن را زیر سوال میبرند.
لابی جمهوری خواهان آمریکایی و در راس آنها هنری کیسینجر وزیر خارجه سابق و دیوید راکفلر ثروتمند مشهور عرصه نفت جواب داد و شاه با نامی جعلی در آمریکا بستری شد.
زاهدی تا زمان مرگش احترام زیادی برای شاه قائل بود. از مصدق تنفر داشت و از پدرش فضلالله زاهدی که پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نخستوزیر شد، همیشه حمایت میکرد. در قابهایی از مصاحبههای تصویری که از او وجود دارد، در کنار همه قاب عکسها یک عکس بزرگ از محمدرضا پهلوی هم هست. اما مرور صحبتهایش نشان میدهد که از نقد هم ابایی نداشت.
مواضع رضا پهلوی در میانهی جنگ ایران و اسرائیل و «مثبت» خواندن کشتار غیرنظامیان ایران، طرفداران خاندان پهلوی را با انتشار ویدیوهایی به این فکر فرو برده که چرا نشانی از وطندوستی پدر، در رگهای پسر نیست؟!