تحقیق حاضر با بهکارگیری روش کیفی و نظریه زمینهای، به بررسی علل گرایش زنان تحصیلکرده شهر رشت به روشهای غیرعلمی مانند دعانویسی و فالگیری برای حل مشکلات فردی و اجتماعی میپردازد. بر اساس مصاحبههای عمیق با ۱۶ زن با تحصیلات دانشگاهی، این پژوهش نشان میدهد که عواملی همچون جامعهپذیری ناکارآمد، فرهنگ مسلط ماورایی، تمایلات روانشناختی مانند درماندگی و نیاز به آرامش، مدرنشدن فالگیری از طریق فضای مجازی و تأثیر گروههای مرجع، زمینهساز این گرایش هستند. همچنین فقدان فرهنگ مشاوره و ناکارآمدی نظام حمایتی، زنان را به سمت این روشها سوق داده است. در نهایت، مدل نظری تحقیق تحت عنوان «درماندگی و جهانبینی ربانی» نشان میدهد که این پدیده ریشه در تعامل پیچیدهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانی دارد و صرفاً ناشی از ناآگاهی یا خرافات نیست.