در دو دهه پرتلاطم پس از انقلاب اسلامی، زندگی روزمره ایرانیان از عرصه نزاع خاموش، اما تعیینکنندهای میان اراده حکومت و مقاومتِ زیرپوستی مردم در دفاع از سبکهای زندگی شخصی و فرهنگیشان پرده برداشت. این پژوهش نشان میدهد که میدان نبرد اصلی بر سر مشروعیت، نه در تالارهای سیاست که در کوچه و بازار، در انتخاب پوشش، در نوع مصرف و در اوقات فراغت شکل گرفته است. یافتهها حکایت از آن دارد که این تقابل روزمره، الگوی مشروعیت سیاسی را از حالت انقلابی و یکدست اولیه، به سوی الگویی متکثر و چالشبرانگیز سوق داده؛ روندی که نشان میدهد چگونه پایههای قدرت در گرو پذیرش یا مقاومت در برابر جریان همیشهزنده زندگی عادی مردم است.
تحقیق حاضر با بهکارگیری روش کیفی و نظریه زمینهای، به بررسی علل گرایش زنان تحصیلکرده شهر رشت به روشهای غیرعلمی مانند دعانویسی و فالگیری برای حل مشکلات فردی و اجتماعی میپردازد. بر اساس مصاحبههای عمیق با ۱۶ زن با تحصیلات دانشگاهی، این پژوهش نشان میدهد که عواملی همچون جامعهپذیری ناکارآمد، فرهنگ مسلط ماورایی، تمایلات روانشناختی مانند درماندگی و نیاز به آرامش، مدرنشدن فالگیری از طریق فضای مجازی و تأثیر گروههای مرجع، زمینهساز این گرایش هستند. همچنین فقدان فرهنگ مشاوره و ناکارآمدی نظام حمایتی، زنان را به سمت این روشها سوق داده است. در نهایت، مدل نظری تحقیق تحت عنوان «درماندگی و جهانبینی ربانی» نشان میدهد که این پدیده ریشه در تعامل پیچیدهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانی دارد و صرفاً ناشی از ناآگاهی یا خرافات نیست.
کد خبر: ۱۰۲۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۰۳
سعید اردشیری در پایان نامه: رابطه سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی
این پایاننامه به تحلیل رابطه پویا و متقابل سیاست و سیاستگذاری در ایران دهه ۴۰ شمسی میپردازد. این تحقیق با به چالش کشیدن نظریات رایجی مانند دولت رانتیه و پاتریمونیال که نقش نفت و اراده فردی شاه را عامل اصلی میدانند، استدلال میکند که تحولات این دوره را باید در چارچوب سه فرآیند درهمتنیده «دولتسازی»، «توسعه اقتصادی» و «شهروندی اجتماعی» و از طریق تحلیل تغییر ائتلافهای سیاسی و تحول در جایگاه نیروهای اجتماعی (مانند دهقانان، تکنوکراتها و سرمایهداران) فهمید.
این مطالعه نشان میدهد که سیاستهایی مانند اصلاحات ارضی، برنامههای توسعه و تأمین اجتماعی، هم بازتاب موازنه قدرت زمان خود بودند و هم با تغییر منابع قدرت، زمینهساز تحولات سیاسی و اجتماعی بعدی شدند. به عبارت دیگر، سیاستگذاری تنها یک نتیجه نیست، بلکه خود عاملی فعال در شکلدهی به آینده سیاسی و اجتماعی یک کشور است.
این پژوهش با بررسی فعالیتهای دانشجویی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی نشان میدهد که کنشگری دانشجویان از دهه ۶۰ و ۷۰ که عمدتاً سیاسی و در قالب تشکلهای رسمی بود، بهتدریج در دهههای ۸۰ و ۹۰ به سمت فعالیتهای فرهنگی و هنری تغییر یافته است. کنشگری دانشجویان در سالهای اخیر با کاهش جذابیت تشکلهای رسمی، بیشتر در قالب محافل غیررسمی، شبکههای اجتماعی و گروههای دوستانه دنبال میشود. تحولی که ریشه در محدودیتهای سیاسی، تغییر سبک زندگی نسل جدید و گسترش فضای مجازی دارد و بازتابی از دگرگونیهای گستردهتر در جامعه ایرانی به شمار میآید.
کد خبر: ۱۰۰۶۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۶/۱۳
رادمان رسولی مهربانی در پایان نامه: فصل سوم، قسمت پنجم
این پژوهش نشان میدهد که زبان فارسی در فاصله قرن ششم تا دوازدهم هجری در قلمروی اردوی زرین و خانات کریمه، از ولگا تا دنیپر و شبهجزیرۀ کریمه، نقشی فراتر از یک زبان ادبی داشته و بهعنوان زبان علم، دین، عرفان، سیاست و حتی تجارت بهکار میرفته است. از مکاتبات رسمی، سکهزنی و سنگنوشتهها گرفته تا آثار برجسته ادبی، همه بیانگر نفوذ این زباناند. حضور صوفیان ایرانی، علمای مهاجر و تاجران فارسیزبان باعث تقویت جایگاه فارسی شد و حتی در آموزش، ادبیات شاهزادگان و زبان روزمرۀ تاتارها اثر گذاشت. این پایاننامه تأکید میکند که گستره نفوذ زبان فارسی بسیار فراتر از مرزهای کنونی ایران بوده و میراث فرهنگی آن هنوز ظرفیت پیوندهای تازه با این مناطق را دارد.
این پژوهش با بررسی دوره اصلاحات ایران (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) نشان میدهد که نظریههای کلاسیک «گذار به دموکراسی» به تنهایی توان تبیین تحولات این دوره را ندارند، زیرا جمهوری اسلامی در این زمان ویژگیهای یک «نظام هیبریدی» را داشته که ترکیبی از عناصر دموکراتیک و غیردموکراتیک است. یافتهها حاکی از آن است که بخشی از تغییرات این دوره در چارچوب دینامیسم درونی چنین نظامی و بخشی دیگر تحت تأثیر رویدادهای خاص سیاسی رقم خورده است. نتیجهگیری پژوهش، ارائه یک الگوی تلفیقی از نظریه گذار به دموکراسی و نظریه رژیمهای هیبریدی است که میتواند تبیینی جامعتر از فراز و فرود جریان اصلاحات و نیز فهم بهتر سیاست امروز ایران فراهم کند.
پژوهش «زهرا معینی» درباره شهرک اکباتان نشان میدهد که این شهرک، تنها یک مجتمع مسکونی نیست، بلکه به فضایی زنده و معنادار برای مقاومت اجتماعی تبدیل شده است. این تحقیق توضیح میدهد که چطور فضای شهری میتواند فراتر از یک بستر فیزیکی، به میدان نبردی میان قدرت و زندگی روزمره مردم بدل شود. در اکباتان، معماری خاص، جمعیت جوان، طبقه متوسط و تجربههای جمعی، بستری را برای شکلگیری همبستگی، سوژگی و اعتراض فراهم کردهاند. به همین دلیل، این شهرک در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ به یکی از کانونهای مهم مقاومت شهری در تهران تبدیل شد؛ مقاومتی که نه صرفاً سیاسی، بلکه برخاسته از تجربههای روزمره، احساس تعلق و مبارزه برای حق به شهر است.
این پژوهش نشان میدهد که برخی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، بهویژه در سالهای اخیر، گفتمانی از دموکراسی و حقوق بشر را ترویج میکنند که با سیاستهای نئولیبرالی و بازار آزاد همراستا شده است. در این فضا، مفاهیمی مانند آزادی و عدالت بیشتر به ابزارهایی برای مشروعیتبخشی به مداخلههای خارجی و تضعیف نقش دولت تبدیل میشوند. پژوهشگر با تحلیل برنامههایی مثل «پرگار» در بیبیسی فارسی، نشان میدهد که چطور برخی از فعالان حقوق بشر و تحلیلگران رسانهای، خواسته یا ناخواسته، در جهت تثبیت این روایت عمل میکنند؛ روایتی که در عمل نه تنها به گسترش آزادی واقعی منجر نمیشود، بلکه با بیعدالتی و نابرابریهای ساختاری همراه است.
«حتی در محیطهای علمی، مناسک و رفتارهای نمادین نقشی کلیدی در شکلگیری روابط انسانی و تولید دانش ایفا میکنند.» این پژوهش به بررسی نحوه تعامل جامعهشناسان ایرانی با یکدیگر در فضاهای آکادمیک و حرفهای میپردازد. نویسنده با نگاهی مردمنگارانه تلاش کرده نشان دهد که جامعهشناسان نه فقط با اندیشه، بلکه با رفتارهای روزمره، سخنرانیها، نشستها، شوخیها و حتی سکوتهایشان، مناسکی را اجرا میکنند که هویت و جایگاهشان را در میدان علم بازتولید میکند. یافتهها نشان میدهد که این مناسک تعامل، به چند الگو و سبک تقسیم میشوند: برخی رسمی و دانشگاهیاند، برخی صمیمی و خودمانی و برخی دیگر همراه با رقابت یا فاصلهگذاری. این الگوها نه تنها بر کیفیت ارتباطات علمی اثر میگذارند، بلکه بهطور پنهان بر تولید علم، جایگاه افراد و مرزهای میان گفتمانهای دانشگاهی نیز تأثیر دارند.
در این پایاننامه تصویری عمیق، تاریخی و انتقادی از روند خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران ارائه شده است. نویسنده با نگاهی ترکیبی به اسناد سیاستی، دادههای آماری و مصاحبه با کنشگران کلیدی، نشان میدهد چگونه آموزش از یک حق عمومی به تدریج به کالایی قابل خرید و فروش تبدیل شده و چه پیامدهای نابرابریآفرینی برای جامعه ایران بهویژه طبقات محروم در پی داشته است. فاطمه مقدسی ساختارهای پنهان سیاستزدایی از آموزش را به چالش کشیده و راههایی برای بازاندیشی در نقش دولت پیشنهاد میکند.
حسنا اسماعیلبیگی در پایاننامه خود با عنوان «بررسی علل مؤثر بر تغییر نگرش ایرانیان نسبت به معماری مسکونی در دوره قاجار با استناد به سفرنامهها» به یکی از کمتر دیدهشدهترین بزنگاههای تاریخی معماری ایران پرداخته است. او با بررسی ۲۰ سفرنامه از اروپاییانی که در دوره قاجار به ایران سفر کردهاند، نشان میدهد که تصویر معماری سنتی ایرانی در ذهن جامعه چگونه دچار دگرگونی شد؛ دگرگونیای که ریشه در نگاه انتقادی و گاه تحقیرآمیز غرب به ایران داشت اما همزمان از دل بحرانهای داخلی مانند استبداد سیاسی، فقر گسترده، زلزلههای مکرر و فروپاشی نهادهای سنتی تغذیه میکرد.
«مصطفی خسروی» به پشتصحنه دنیای استریم بازیهای ویدیویی در ایران سرک کشیده و از دریچهای فرهنگی و عاطفی، رابطه پیچیده میان استریمرها و مخاطبانشان را واکاوی کرده است. این پژوهش نشان میدهد چگونه پلتفرمهایی مانند توییچ، فراتر از سرگرمی صرف به میدانی برای بروز هیجان، خشم، همدلی، و حتی شکلگیری اجتماعهای دیجیتال بدل شدهاند؛ جایی که دوربین نه فقط ابزار نمایش، بلکه بستری برای «زندگی کردن در مقابل چشم دیگران» است. خسروی در این مطالعه، به ما یادآوری میکند که در عصر دیجیتال، بازی هم میتواند نوعی گفتگو، مقاومت و تجربه زیستهی جمعی باشد.
در این پایاننامه، محمد حاجیزاده با نگاهی انتقادی، تحولی صدساله را دنبال میکند؛ از مشروطه تا جمهوری اسلامی. او نشان میدهد که حاکمیت قانون، اگرچه در شعارها حضوری پررنگ داشته، اما در عمل همیشه زیر سایه قدرت، سنت، و استبداد مانده است. پژوهش، تصویر دقیقی از چگونگی شکست اندیشه «دولت قانونمدار» در برابر واقعیتهای قدرتمحور پهلویها و نهادگرایی مذهبی در جمهوری اسلامی ارائه میدهد. این پایاننامه نه فقط روایت تاریخی، که هشدار سیاسی است: بدون حاکمیت قانون، هیچ جامعهای مدرن نمیشود.
«وطن، عالیترین و بزرگترین قانون است»؛ با همین باور، دکتر محمد مصدق نام خود را در تاریخ معاصر ایران جاودانه کرد. همزمان با ۲۹ اردیبهشت، زادروز او، در گفتوگویی با حسن حسنزاده، پژوهشگر پایاننامه تحلیلی «آرایش نیروهای اجتماعی در جنبش ملی شدن صنعت نفت»، به لایههای پنهان و کمتر گفتهشده این جنبش بزرگ پرداختیم. حسنزاده در این مصاحبه، با رویکردی جامعهشناختی، از تأثیر سه نیروی کلیدی، بازاریان، زنان و ارتش در شکلگیری و فرجام نهضت ملی میگوید.
آیین پایانی نخستین جشنواره ملی پایان نامه های برتر حقوقی، در فضایی آمیخته با شور علمی و هیجان دانشگاهی، روز دوشنبه اول اردیبهشت ماه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد؛ رویدادی ک سابقه که توسط پژوهشکده حقوق و قانون ایران برگزار شد و گامی در مسیر بازتعریف جایگاه پژوهش های دانشجویی در کشور تلقی می شود.
با پایان نخستین دوره جشنواره ملی پایاننامه برتر حقوقی، دبیرخانه جشنواره فهرست نهایی برگزیدگان و شایستگان تقدیر را اعلام کرد. این جشنواره توسط پژوهشکده حقوق و قانون ایران و با هدف شناسایی پژوهشهای نوآورانه و حمایت از آثار برتر دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حوزه حقوق برگزار شد.
این پایاننامه به بررسی وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان کارگر خانگی میپردازد. زنان کارگر خانگی به افرادی گفته میشود که در خانههای دیگران مشغول به انجام کارهایی مانند نظافت، مراقبت از سالمندان، نگهداری از کودکان و آشپزی هستند. پژوهشگر در این کار بررسی چالشها و راههای بقا و مقاومت این زنان در برابر شرایط تبعیضآمیز پرداخته است.
در این تحقیق، به این سؤال اساسی پرداخته شده است که آیا دولتها حق دارند بهدلخواه، بین خود و دیگر کشورها دیوار بکشند؟ پاسخ ساده نیست اما نتیجه روشن است: بسیاری از دیوارهای مرزی که امروز ساخته میشوند، کارآمد نیستند. این پایاننامه نشان میدهد که توجیه دولتها درباره «تامین امنیت»، اغلب نمیتواند توجیهکننده این نقض حقوق بشر باشد.
این پایاننامه نشان میدهد افزایش شدید قیمت مسکن و اجاره، موجب تغییرات عمیق در سبک زندگی، روابط اجتماعی و اقتصادی مستأجران شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و تحلیل چارچوبی، به تأثیرات اجبار به جابهجایی، کاهش تعاملات اجتماعی، افزایش ناامنی روانی و تغییرات فرهنگی ناشی از اجارهنشینی پرداخته است. مستأجران در یک چرخهی ناپایدار اقتصادی و اجتماعی گرفتار شدهاند که نهتنها استقلال مالی آنان را تهدید میکند، بلکه باعث کاهش حس تعلق به محله و شهر نیز میشود. در نهایت، این پژوهش لزوم بازنگری در سیاستهای مسکن، کنترل قیمتها و افزایش حمایتهای دولتی را برای کاهش آسیبهای اجتماعی و اقتصادی اجارهنشینی توصیه میکند.