ماسک در کنار ترامپ و ونس قرار دارد و دیگر سرمایهداران بینالمللی در این حوزه پشتیبان ترامپ خواهند بود. این قدرت ترامپ را از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ فزونی میبخشد و میتواند از ترامپ قدرت فائقهتری بسازد و میتواند اثراتی بر موضعگیریهای تهران و تلآویو داشته باشد.
دونالد ترامپ برای بار دوم بهعننوان چهل و هفتمین رئیسجمهور ایالات متحده وارد کاخ سفید میشود. او توانست در انتخابات ۲۰۲۴ کامالا هریس از حزب دموکرات را شکست دهد. همراه با او سنای آمریکا هم به دست جمهوریخواهان افتاده که همین امر کار ترامپ را برای پیشبرد سیاستهایش سادهتر خواهد کرد. روابط ایران و ایالات متحده هر چند در دوران ریاستجمهوری بایدن هم پرتنش بود و دموکراتها نتوانستند به وعدههایشان در مورد بازگشت به برجام عمل کنند، اما اوضاع از دوران اول ریاست جمهوری ترامپ بهتر بود و دو طرف حتی با اینکه مدتها بود از میز مذاکره فاصل داشتند، اما درهای دیپلماسی را باز توصیف میکردند.
ترامپ در سال ۲۰۱۸ با خروج از برجام و سپس ترور سردار سلیمانی؛ ارتباط میان واشنگتن و تهران را به شدت تخریب کرد. او در دوران بایدن تلاش کرد تا برخی معافیتهای فروش نفت را که دموکراتها برای ایران اعمال کرده بودند، ناشی از بیکفایتی آنها بداند. در مقابل او به آمریکاییها قول داده که با تهران به توافقی برسد که برای کشورش سودمند باشد. در تهران مقامات دیپلماتیک میگویند اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد، تاثیری در سیاستهای کشور ندارد. با اینحال تحلیلگران اغلب معتقدند حضور ترامپ در راس سیاست آمریکا، بعید است به سود ایران تمام شود.
با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل در مورد روابط ایران و آمریکا در شرایطی که ترامپ پیروز انتخابات ۲۰۲۴ شده، به گفتگو نشستیم:
مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل میگوید: روابط ایران و آمریکا بیش از آنکه تابع تغییر و تحول در واشنگتن باشد، تابع تغییر و تحول در ایران است. ترامپ علیرغم همه فرازونشیبها اکنون رئیسجمهور آینده امریکاست. باید بگویم که نهایتا پنج درصد تمایز میان روسای جمهور دموکرات و جمهوری خواه وجود ارد. آنچه در آمریکا رخ میدهد یک پیوند فراحزبی در آمریکا در ارتباط با تهران و مواضع ایران در چارچوب ساختار سخت قدرت در ایران است. لذا روی کار آمدن شخصیتی مانند پزشکیان دیگر مانند دهه هفتاد و هشتاد نمیتواند ایجاد تغییرات عمدهای در واشنگتن بر علیه تهران داشته باشد. اکنون سنا و کنگره را نیز جمهوری خواهان به دست میگیرند و یک دست شدن جمهوریخواهان با توجه به ضد واقعه هفت اکتبر ورود جریانات موجود در منطقه از جنگ نامتعادل به جنگ معلق و جنگ معلق به جنگ مینیاتوری، منجر به این میشود که شتاب تغییرات در منطقه افزایش پیدا کند. نتانیاهو با پیشبینی همین امر در یک فرصت معنادار و قابل ردیابی گالانت را کنار زد و کابینه یکدستتری جهت رسیدن به اهداف خود تشکیل داد. از این بهبعد مساله ایران و اسرائیل در منطقه وارد جنگ مینیاتوری میشود و کاملا سیاستهای امریکا با اسرائیل در ماههای آینده همگن میشود.
او توضیح داد: این معنا میتواند برای تهران خطرناک باشد. این نکته را نباید از خطر دور داشت که سه بحران اساسی یعنی جانشینی در داخل، جایابی در منطقه و جایگزینی در نظام بینالملل از نظر رویکردهای نظم آینده جهانی هم خود را سرعت میبخشد.
مطهرنیا معتقد است: اکنون قدرت در واشنگتن با قدرت در نیویورک همسان شدهاند. شخصیتهایی مانند ایلان ماسک که در حوزه سرمایهداری نوین در برابر مرداکها در نیویورک ایستادهاند و لایهبندی جدیدی در نظام سرمایهداری جهان شکل میدهند، از طریق ونس با کاخ سفید مرتبط میشوند. ماسک در کنار ترامپ و ونس قرار دارد و دیگر سرمایهداران بینالمللی در این حوزه پشتیبان ترامپ خواهند بود. این قدرت ترامپ را از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ فزونی میبخشد و میتواند از ترامپ قدرت فائقهتری بساز و میتواند اثراتی بر موضعگیریهای تهران و تلآویو داشته باشد.
ترامپ حرکت پیشدستانه خود را در جنگ مینیاتوری تشدید خواهد کرد و تلاش خواهد کرد تهران را تحت هجوم بسیار گسترده هدفمند قرار دهد. به عبارت دیگر حملات هوشمندتر و تاحدود زیادی سختتری را نسبت به ایران دنبال کند. چرا که نتانیاهو نه از طرف دولت حاکم در واشنگتن و نه از طریق کنگره امریکا تحت فشار قرار میگیرد. لذا یک دولت قابل کنترل در تلآویو و کاملا هماهنگ با آمریکا جلوهگر میشود و این میتواند با توجه به مسائل منطقهای عرصه را تا حدود زیادی مخاطره انگیز کند.
منبع:خبرآنلاین
ویدیو:
گفتوگو با سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟