رضا رمضانی، کارشناس محیطزیست در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح موضوع اقتصاد مشارکتی در زیستگاه ها در لایحه بودجه سال 1404 به خبرنگار انتخاب گفت: در بسیاری از متون اداری، لوایح، آییننامهها و اسناد توسعه از واژهها و اصطلاحاتی استفاده میکنیم که معانیشان را به درستی نمیدانیم و با استخدام نابجای واژهها، اقداماتی را رقم میزنیم که به فاجعه منتهی می شود.
وی ادامه داد: عنوان «احیای دریاچه ارومیه» را شنیده اید. ولی اقداماتی که طی یک دهه تحت لوای اصطلاح احیای دریاچه ارومیه صورت گرفت به نفع دریاچه ارومیه تمام نشد و به احیای این اکوسیستم نیانجامید. احیای تالاب انزلی و اجرای طرح بایوجمی نیز به همین گونه بوده است. رمضانی گفت: خیلی اوقات از اصطلاحات به صورتی غلط استفاده میکنیم یا اصطلاحات نابجایی را برای کارکردهایی به کار می بندیم که با آن اصطلاح سازگاری ندارند و با استفاده از آن، طرح غلط و رویکرد نسنجیده ای را موجه جلوه میدهیم.
او با اشاره به فراخوان ها و جلساتی که در حوزه محیط طبیعی برگزار می شود و همچنین موضوع اقتصاد مشارکتی در زیستگاه ها که اخیرا مطرح شده است، افزود: آیا افرادی که این لایحه را تهیه کرده اند مفهوم اقتصاد را به درستی سنجیده اند و معنای مشارکت را به درستی می دانند؟ رمضانی افزود: زمانی میتوانیم بگوییم این طرحها ارزیابی شده و سنجیده است که قبل از هر چیز، متونی را که برای چنین موضوعی تدوین کرده اند در اختیار صاحبنظران نیز قرار بدهند و تدوین لایحه با مشارکت واقعی انجام شود. یعنی قبل از این که این لایحه برای بررسی در دولت ارسال شود، بتوانیم این متن را بخوانیم و کسانیکه این لایحه را تنظیم کردهاند، پای نقدهای کارشناسان بنشیند؛ اگر توانستند از جمع فعالین این حوزه نظر مثبتی بگیرند لایحه را به سمت تصویب و اجرا ببرند. در غیر این صورت، مثل بسیاری از طرح های دیگر، این طرح یا لایحه نیز نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه مانند بسیاری از طرح های پیشین، ضررهای جدیدی را به ما تحمیل می کند.
این کارشناس محیطزیست با بیان اینکه غالب متولیان برنامهریزی در کشور ما از مفهوم توسعه دور افتاده اند، تأکید کرد: حتی وقتی اسنادی مانند برنامه توسعه را ارائه میدهند، محتوای برنامه در تناقض با پارادایم توسعه است؛ چرا که مفهوم توسعه را درنیافته اند. در همین راستا هستند کسانی که در واقع نقش و کارکرد تنوع زیستی را در توسعه نمیدانند یا کسانی که در این زمینه تعاریف را عرضه، ارزیابی و بازنویسی نکرده اند اما به یک باره لایحه ای مینویسند که طبعا میزان خطای آن بسیار است.
رمضانی در پاسخ به این پرسش که چقدر اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه محیط طبیعی با توجه به شرح وظایف ذاتی آن، در راستای حفاظت از گونه های حیات وحش جنبه تخصصی داشته است، گفت: وضعیت جمعیتی گونههایی مثل فوک خزری، درنای سیبری و یوزپلنگ و ... نشان میدهد که آیا عملکردها تاکنون موفق بودهاند یا نه؟ فکر می کنم اگر همین پرسش را از هر متخصص و حتی کسانی که تخصصشان در حوزه محیط طبیعی چندان هم عمیق نیست بپرسید خواهید شنید که روند طی شده حوزه محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، روند مایوس کننده ای بوده است؛ مثل گونههایی که به خاطر عملکرد نادرست در این حوزه منقرض شده اند.
رمضانی ادامه داد: شاید لازم باشد از متولیان مدیریت محیط طبیعی و تنوع زیستی در طول چند دهه و دوره های مختلف بپرسیم که وقتی برای مدیریت حیات وحش و محیط طبیعی برنامهریزی می کنند، گونهها را بر چه اساسی ارزشگزاری و برایشان برنامهریزی میکنند؟! تا کنون ندیده ام که در ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح های صنعتی، خدماتی، کشاوزی و ... و یا اجرای طرح های محیط طبیعی، به عوامل بیولوژیکی این طرحها از منظر خدمات اکولوژیکی پرداخته شود. وی افزود، به طور مثال، در جایی که فراوانی جمعیت یک گونه بالا است، درعمل، این گونه اثر اکولوژیکی بیشینه ای را از نظر خدمات اکوسیستمی دارد و در نتیجه این موضوعی است که خیلی باید مورد توجه قرار گیرد. در حالیکه در نگرشی که تاکنون بوده و به نظر می رسد همچنان ادامه دارد، صرفا میزان در خطر بودن گونه ها از منظر طبق بندی های IUCN به عنوان شاخص موثر در اجرای اقدامات مد نظر قرار می گیرد.
باید دید در طول این همه سال، در کدام یک از برنامههای محیط طبیعی که در راستای مدیریت حیات وحش اجرا شده یا در ارزیابی طرحها از منظر محیط طبیعی به چنین موضوعاتی پرداخته شده است؟ رمضانی در این رابطه گفت: واقعیت این است که در طول سالهای گذشته هر چه بررسی کرده ام به این نتیجه رسیده ام که بسیاری از عملکردها کلیشهای و در حد ارائه گزارشهای سطحی بوده و رویکردهای اجرایی موثری که به صورتی ژرف اندیشانه به ارزش تنوع زیستی و محیط های طبیعی بپردازد، وجود ندارد.
او در رابطه با این موضوع که در دولتهای مختلف رویکردها در حوزه محیط طبیعی و حیات وحش در سازمان حفاظت محیط زیست تغییر خاصی نکرده و گویی یک رویکرد ناکارآمد یکسان با اهداف مشابه در همه دولتها، فقط با تغییر اسامی طرحها و بازی با کلمات دنبال شده است، گفت: تقریبا می توان گفت تا کنون این گونه بوده است. در حوزه محیط زیست انسانی رویکردهای جدیدی را شاهد هستیم که مثلا برای بازنویسی آییننامه مطالعات ارزیابی محیطزیستی، فراخوان عمومی دادهاند. این رویکرد که قبل از فرستادن آیین نامه ای به هیات دولت، آن را به متخصصین ارائه دهند تا هر کس در حد وسع، دغدغه و ادبیات خود در طراحی و تهیه پیشنویس آییننامه مشارکت کند، رویکردی درست و امیدبخش است. همین رویکرد میتوانست در حوزه محیط طبیعی نیز با جدیت بیشتری اعمال شود و قبل از این که لایحهای در باره طرح های اقتصاد مشارکتی در زیستگاه های کشور تقدیم دولت و مجلس شود، پیش نویس آن در معرض نقد و بررسی متخصصان، اکولوژیستها و کسانی که در این حوزه تجربه کاری دارند، قرار گیرد. طبعا منظور این نیست که همانند آنچه درباره احیای دریاچه ارومیه اتفاق افتاد صرفا ادعا شود «آنچه ارائه شده، نتیجه نظرخواهی های انجام شده و جمع بندی آن هاست». در موضوع احیای دریاچه ارومیه گفته شد که جلسه تشکیل داده اند و تعداد زیادی از متخصصین را دعوت کرده اند. اما بعدا مشخص شد آن دسته از متخصصینی را که با نظرهای انتقادی بسیار جدی و بنیادی، رویکرد تیم متولی احیای دریاچه ارومیه را به چالش میکشیده اند، از جمع حذف کرده و فقط نظرهای موافقان را جمع بندی کردند.
رمضانی با اشاره به عدم پاسخگویی حوزه محیط طبیعی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست طی دوره های گذشته درباره عملکرد خود در حفاظت از حیات وحش گفت:در عملکردهایی که تاکنون تجربه شده،پاسخگویی چندانی به کارشناسان یا مردم درباره عملکرد این حوزه وجود نداشته است.
وی افزود: بنده به مدت بیست و یک سال کارمند درون مجموعه بوده ام و غالبا وقتی به عنوان کارشناس درون مجموعه نظری مکتوب میدادم که تایید کننده نظریات مدیران نبود، با برخوردهای قهری رو به رو میشدم، چه رسد به این که در خارج از سازمان چنین نظراتی مطرح شود.
وی در رابطه با اینکه آیا اقدامات کنونی این حوزه جنبه نمایشی دارد یا در دولت جدید می توان چشم اندازی متصور شد که در راستای حفاظت از حیات وحش باشد، گفت: در چند روز اخیر اظهاراتی رسمی درباره جمعیت یوزپلنگ منتشر شد. همین آمار ابرازی به خودی خود نشان دهنده روند غیرقابل پذیرش و ناموفق حفاظت در مصداق یکی از گونه های شاخص حیات وحش کشور است. کارها و اقداماتی که طی دوره های پیشین صورت گرفته و فعلا تغییر چندانی در اصل و فرع آن به چشم نمی خورد امیدوار کننده نبوده است.
رمضانی در ادامه گفت: گر بخواهیم به ارزیابی رویکردهای دولت جدید در حوزه محیط زیست بپردازیم، باید بگویم پالسهای مثبت و امیدوار کننده ای در حوزه محیط انسانی در چند هفته گذشته دریافت شده است، اما هنوز چنین پالسهایی از حوزه محیط طبیعی دریافت نمی شود. به بیانی ملموس تر و مصداقی باید گفت که لایحه حفاظت مشارکتی نیز باید مانند آئین نامه ارزیابی محیط زیستی در معرض نقد و بررسی عمومی با پوشش رسانه ای قرار گیرد. نه اینکه به یکباره گفته شود «آمدند، حرف زدند، ما شنیدیم و این شد خروجی»! و بعد، افرادی که حتی در جلساتی بوده اند و صحبت هم کرده اند ناراضی باشند که عملا حرف های شان اصلا مورد توجه قرار نگرفته و جلسات فقط جنبه نمایشی داشته است.
رمضانی اضافه كرد: محیط زیست یک مفهوم بسیار دموکراتیک است؛ در نتیجه اگر میخواهیم در حوزه محیط زیست موفق عمل کنیم شرط اول و زیربنایی، شفافیت است. به طور خلاصه اگر دیدید حوزه محیط طبیعی به سمت شفافیت پیش میرود میشود به آن امیدوار بود؛ اما اگر شفافیتها حداقلی است حتما باید امیدواریتان با غلظت زیادی از نگرانی همراه باشد.
ویدیو:
گفتوگو با سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟