این پایاننامه با عنوان «مردمنگاریِ گفتمانِ روانشناسی عامهپسند در زندگی روزمره» نوشتهی میلاد یزدچی به بررسی تأثیرات گفتمان روانشناسی عامهپسند بر زندگی روزمره افراد پرداخته است. این تحقیق با رویکرد مردمنگارانه در شهر فولادشهر انجام شده و شامل مصاحبه با ۲۰ نفر از مصرفکنندگان این گفتمان، تحلیل فضای مجازی (مانند کانالهای تلگرامی مرتبط) و بررسی نشستها و کلاسهای روانشناسی موفقیت است. هدف اصلی پژوهش، درک پیامدهای این گفتمان بر فرهنگ عمومی و مناسک فردی است که از طریق مفاهیمی مانند «اسطوره خود» و استعارههای موفقیت گسترش یافتهاند.
نویسنده با تکیه بر این تحلیلها، نشان داده که گفتمان روانشناسی عامهپسند چگونه به اسطورهسازی و تقویت مفاهیمی مانند خودشکوفایی و مسئولیتپذیری میپردازد و تأثیرات آن بر رفتار و تفکر افراد چیست؟ این پایاننامه، بهویژه، به بررسی نقش استعارهها و اصطلاحات خاص در ترویج این گفتمان و پیامدهای آن بر مناسک فردی و فرهنگ عمومی پرداخته است، تا ابعاد مثبت و منفی این پدیده در زندگی روزمره را آشکار کند.
:نسخه کامل
روانشناسی موفقیت و عامهپسند انواع مختلفی دارد/ برخی برای تحقیر آن از اصطلاح روانشناسی زرد استفاده میکنند/ از پرسهزنی برای آشنایی با میدان مورد مطالعه استفاده کردم/ پرسه زنی در دانشکده روانشناسی به نگارش بخشی از کار کمک کرد/ روانشناسی عمومی چه ارتباطی با روانشناسی موفقیت و مثبتگرا دارد؟/ تفاوت روانشناسی مثبتگرا و موفقیت چیست؟/ این ادبیات درون دانشکده روانشناسی تولید نمیشود بلکه با مدیریت، خودشکوفایی و خودیاری ارتباط دارد/ در خصوص تاریخ این ادبیات نیز مطالعاتی انجام دادم/ کلان روایت نئولیبرال نباید مانعی بر سر راه شنیدن خرده روایتها شود/ فهم مصرفکنندگان روانشناسی عامه پسند برای من اهمیت داشت/ من سعی کردم فهم جدیدی از این گفتمان ارائه دهم/ من افراد را در فولادشهر اصفهان انتخاب کردم/ تا جای ممکن تمرکز ما بر روایت افراد بود/ همچنین کانالهای تلگرامی در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت/نشستها نیز فرصتی برای استفاده از ابزار مشاهده بود/ مشاهده نشستها اطلاعات بسیار جالی را در اختیار من گذاشت/ خود افراد این نوع روانشناسی را روانشناسی موفقیت نامگذاری میکنند/ اصطلاحات و نشانههای ان ادبیات وجه تمایز آن را روشن میکند/ روانشناسی مثبتگرا رویکردی فردگرایانه به مسائل دارد و هستی مسائل را فردی میبیند/ من از لفظ اسطوره برای توضیح آن استفاده کردم/ اسطوره یک داستانی است که به نوعی حالت قدسی پیدا میکند و قائم به ذات است/ اسطورهها با تمرکز بر خود، جهان را توضیح میدهند/ همچنین اسطوره معنابخش است و از دل آن، کنشهایی بیرون میآید/ من در این کار از خود به عنوان یک اسطوره نام بردم و یک اسطوره مدرن است/ روانشناسی موفقیت خود را به علم روانشناسی متصل میکند و از این راه، اعتبار کسب میکند/ اسطوره خود به افراد کمک میکند از سمت خود مسائل را تعریف کنند و به دنبال جنبههای اجتماعی آن نیستند/ برای بسیاری از این افراد اتفاقات طبیعی است و اراده آنها بسیار اهمیت دارد/ برای عدهای اصلا جنبههای دیگر وجود ندارد/ ادبیات توسعه فردی به نوعی موجب متریک شدن زندگی افراد میشود و به دنبال نظم بخشیدن به زندگی افراد است/ توسعه فردی زندگی انسان را منطقمند میسازد و آن را زمانمند میکند/ افراد به دنبال بهترین نسخه خود میروند/ سوال اصلی این افراد آن است که مسئولیت اصلی خودشان در مسائل چیست؟/ برخی از اوقات این تفکر منجر میشود بار مسائل بر دوش افراد قرار بگیرد/ بار مسئولیت افراد تا جایی سنگین میشود که آنها را به بحران نزدیک میکند/ این نوع روانشناسی وجه تسکینی برای برخی از افراد دارد/ همچنین مناسک فردگرایانه در این گفتمان بسیار پررنگ است/ افراد با خود وارد مذاکره میشوند و به اسطوره تمسک میجویند