رضا شیبانی، روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: ما با ادبیات اقوام مخالف نیستیم. با پانترکیسم مخالفیم. با آموزش زبان استانبولی به فرزندان آذربایجان لای زرورق زبان مادری مخالفیم. با قالب کردن تحریفات باکو به فرزندان تبریز و اردبیل مخالفیم. کسانی که اعضای ستادشان پرچم باکو به سینه میزنند و در اربعین زیر پرچم شورای کشورهای ترک می نشینند صلاحیت سخن گفتن از زبان مادری برای آذربایجان را ندارند. ما جلوی این انحراف و نفاق میایستیم و ترسی از افترا زنی اوباش و مزدوران این جریان نداریم.
ترکی آذربایجان یک میراث ایرانی و شیعی است. این ترکی با هلال ترکیه و پرچم ضلالت باکو جمع نمیشود. پشت طرحی که آقایان به مجلس بردهاند زبان مادری آذربایجان نیست. یا بیدانشی امثال آقای منادی است که فرق ترکی ترکمنستان و استانبول و... را با ترکی آذربایجان نمیدانند. یا نفاق پانترک الهیهایی ست که اتفاقا با تعمد میخواهند پای فرهنگ تحریف شده در باکو و استانبول را به اسم زبان مادری به مدارس ایران باز کنند. همانطور که پای پانترکیسم را به استادیومهای فوتبال باز کردند.
یک عده هم از زبان مادری میخواهند استخوان لای زخم و کار و کاسبی رای برای خود بسازند. اگر اصل ۱۵ قانون اساسی است نیاز به طرح و لایحه ندارد. مگر قانون اساسی را به رای دوباره میگذارند؟ شما اگر راست میگویید که دنبال آموزش ادبیات اقوام هستید، بیایید شعر ترکی ۱۷ شهر ایرانی قفقاز از شهریار را با ترجمه فارسی در کتابهای ادبیات همان دوره ابتدایی بگذارید. مملکت را هم تقسیم بندی نکنید. همه مردم ایران آن شعر را بخوانند. بر پدر هر کسی لعنت که مخالفت کند. اما شما این کار را نمیکنید. چون بحثتان زبان مادری نیست. بحثتان دلبری با وطنفروشانی است که دل در گروی باکو و استانبول دارند. این کار را نمیکنید. چون روابط خاویاریتان با ولی نعمتهای اقتصادیتان در آن سوی ارس به هم میخورد. شما میخواهید به اسم زبان مادری پانترکیسم را در مغز کودکان ایرانی فرو کنید. همان طور که به اسم اربعین پرچم باکو در مراسم اربعین میچرخانید و زیر پرچم شورای کشورهای ترک مینشینید. بیتعارف؛ شما منافقید.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
لایحه سازمان ملی مهاجرت اصل هشتاد و پنجی شد
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش