روزنامه اطلاعات نوشت: اقلیتی برخوردار و پرادعا که در این شرایط سخت و بحرانی، مشکلات دولت و ملت را به لوایح جنجالی و آشوب زا و حذف نیروهای دولت و کاهش توان آن فروکاسته اند، شاید هنوز امید دارند که کار دولت وفاق به سال نکشد و آنها به تقسیم مناصب و منابع و پروژه ها و بودجه ها بازگردند.
لیدرهای این ملوک الطوایفی متأسفانه در خانه ملت خودنمایی می کنند و درغیاب رقبای برخوردار از دانش و شجاعت و ایران دوستی در مجلس، دولت وفاق و وزرای سختکوش را آماج تذکر و استیضاح کرده و نیروی آن را تحلیل میبرند.
باید این شرایط تغییر کند و مدیریت مجلس، منافع ملی و تشریک مساعی به دولت را سختگیرانه دنبال کند. تردید نباید کرد که اگر امروز کسانی خود را شریک این جماعت کنند، فردا اولین قربانی آنها خواهند بود و این تجربه را در تابستان اخیر آزموده ایم.
گذار از شرایط سخت کنونی نیازمند حفاظت و حمایت از دولت است و اگر پزشکیان و دولت کنونی به بن بست برسند، همه به بن بست خواهیم رسید و اگر در هر آسیبی قرار گیرند، دیگر ارکان کشور و مملکت نیز همان را تجربه خواهند کرد.
دولت وفاق را با ورود روشن اندیشان و دلسوزان و چهره های ملی و محترم، اکثریتی شکننده برای گذار از بحران به پای صندوقهای آرا آورد. بازگشت به آن شرایط مجدداً امکانپذیر نیست؛ زیرا وضع معیشت و تورم بالا و فشار ناترازیها، در کنار پروژه ناامیدسازی رقبای دولت و کاسبان و دلالان و متظاهران شعارگرا و آلت دستهای حقیقی و مجازی آنها، بخش دیگری از مردم را احیانا دچار انفعال کرده است و شکست دولت به معنای ناامیدی از جمهوریت و اثربخشی ملت در این عرصه خواهد بود. به این جهات، ماندگاری دولت دکتر پزشکیان در این شرایط یک امر ملی و وظیفه ای وجدانی برای عقلا و علاقهمندان میهن گرامی است.
تجارب سالها و دهه ها نشان می دهد یک جریان خاص که لباس سیاست را برای منافع و مطامع اقتصادی بر تن دارد، با آرای مردم و منافع ملی میانه ای ندارد و حتی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همانند ابزار منافع و کسب سودآور باور دارد. تضاد این الیگارشی کاسبکار و طماع با منافع ملی و حقوق اساسی شهروندان آشکار است؛ اما متحدان و ریشه های این پول سالاران در دیوانسالاری رسمی و غیر رسمی ایران، تاکنون اغلب صنایع ملی و امکانات طبیعی را به ورشکستگی و فرسایش رسانده است. ریشه مسائل و مصایب ایران به این جماعت بازمی گردد.
اینها با وجاهت طلبی و مقدس نمایی وارد شدند، اما اخلاق تجاری و کاسبکاری را مناسبتر یافتند. اخیراً آن حداقلها را هم کنار گذاشته اند و اگر لازم باشد مقدسات و اخلاقیات را هم متضاد تفسیر می کنند. برای توجیه فساد، از وجود مفسدین در عصر پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین حیدر(ع) سخن می گویند تا اختلاس و زمین خواری و حیف و میل حق الناس را عادی سازی کنند.
اما هیچگاه از حساسیت و واکنش آن گرامیان سخن نمی گویند که صاعقه خشم ایشان چگونه بر فرق مفسد و فاسد و آمر و مأمور ناپاک فرود می آمد. این جریان نه تنها تجارت و پروژه های بی بازده و کارخانه های ملی و دولتی را تباه کرده است، نفت و معادن و منابع انفال، یعنی اراضی موات و رودخانه و جنگل و کوه و تپه را هم میراث خود می داند و به ملت، قناعت و مقاومت و صبر جمیل توصیه می کنند.
درحال حاضر تنها امید آرامش و گذار از شرایط دشوار کنونی، دولت متحد موافق منافع ملی با پشتیبانی مردم آگاه و دلسوز است. اگرچه اکنون مشخص شده است که وفاق با برخی تنگ نظران و جریانهای ناموافق با منافع ملی که بارها آزموده شدهاند، خطاست اما باز هم باید پروژه دولت وفاق (وحدت ملی) را به سرانجام رساند. در این مسیر، بالاترین مصلحت، منافع ملی و توانمند ساختن ایران است و دیگر هیچ.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
در گفت وگوی محمد منظرپور با مازیار خسروی بررسی شد
در گفتوگو با سیدهادی میرعلمی مطرح شد
یارانه سوخت هواپیما؛ چاهی بیانتها از جیب فقرا به کام ثروتمندان
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش