
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
مذاکرات ایران و آمریکا در عمان آغاز شد. فکر میکنید این مذاکرات چگونه شکل گرفت و به سمتی پیش خواهد رفت؟
امروز در عمان نتیجه یک فرآیند خود را نشان میدهد. اتفاقاتی که در منطقه رخ داد، به ویژه وقایع پس از ۷ اکتبر و نتایج آن، به جایی رسید که ایران به سمت تعامل بیشتر با دنیا حرکت کند. این تعامل بیشتر با دنیا نیز به مذاکره با آمریکا به پیشنهاد دونالد ترامپ انجامید و ما با نیت مذاکره غیرمستقیم راهی عمان شویم.
اینکه امروز در عمان مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم باشد چندان در اصل آن تفاوتی نمیکند. مهم این است که هر دو طرف پذیرفتند که مذاکره کنند. البته جدالهای رسانهای آن که نیز بخش مهمی از کار است. ترامپ خود یک پدیده رسانهای است و به خوبی با رسانه بازی میکند. در فضای دیپلماتیک اتفاقاتی رخ میدهد که خیلی از آنها گفتنی نیست و هنر دیپلماسی رسانه آن را مشخص میکند. ما در دیپلماسی رسانه در گام نخست عقب ماندیم و ترامپ زودتر از ایران خبر را دارد. ایران نیز به دنبال ترامپ حرکت کرد و خبر او را تایید کرد. در حالی که از روز نخست معلوم بود که نمایندگی ایران در نیویورک با ایلان ماسک مشغول کارهایی هستند که نتیجه آن امروز مشخص شد.
آیا واقعا فرمت روی نتیجه نهایی اثر ندارد که بتوان به سادگی از آن گذشت؟
فرمت قطعا روی نتیجه مذاکره اثر دارد. فرمت و محتوا لازم و ملزوم یکدیگرند. تیم مذاکرهکننده، شکل مذاکره و حتی میز مذاکره بر نتیجه اثر دارد و اگر در اینها دقت نشود ممکن است نتیجه لازم به دست نیاید. اما آنچه به آن اشاره کردم این است که در فرمت مذاکرات فرآیندی طی شده تا به نقطه کنونی رسیده است. این فرآیند به دلایل مختلف و عمدتا عدم وحدت نظر در داخل بر سر این دست موضوعات به اینجا رسیده است. موضع دولت با جناحهای سیاسی بازنده انتخابات گذشته همخوانی نمیکند و این تعارض فرمت مذاکرات تحت تاثیر قرار میدهد.
به نظرتان با وجود مواضع دو طرف، احتمال توافق وجود دارد؟
آنچه آمریکاییها در مورد محتوای مذاکرات گفتهاند این است که میخواهند ما سلاح هستهای نداشته باشیم. البته در آمریکا نیز دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد. یکی اینکه ما به سلاح هستهای نرسیم و دیگری اینکه ایران باید به کلی تاسیسات هستهای خود را برچیند. منظور از آمریکا نیز تیم ترامپ از وزارت دفاع گرفته تا سیا و حتی آیپک و لابی صهیونیستهاست. بین این دو دیدگاه ایران باید بتواند آنچه منافع ملی را تامین میکند بیرون بیاورد. از سوی دیگر ایران اعلام کرده که به سمت سلاح هستهای حرکت نمیکند و در دکترین دفاعی جایی ندارد و براساس فتوای رهبری حرام محسوب میشود؛ بنابراین خواسته دو طرف قابل جمع است و میتواند به نتیجه برسد. مشروط به اینکه تیم مذاکرهکننده هر دو طرف با اختیارات و صلاحیت لازم را داشته باشند.
تیم مذاکرهکننده ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
از طرف ایران وزیر خارجه از نظر فنی یکی از دیپلماتهای آشنا با مسائل هستهای است. او مسائل سیاسی را هم به دلیل تجربهای که در وزارت خارجه داشته میشناسد.
آیا اینها برای مذاکرهکردن کافی است؟
اگر آقای عراقچی اختیارات لازم را داشته باشد کافی است، اما اگر حد و حدودی برایشان تعیینشده باشد که دست ایشان را در میز مذاکره ببندد، باید درباره نتایج تامل کرد. گفته میشود که آقای عراقچی با اختیارات تام به عمان رفته، اما اینکه اختیارات تام در عمل وجود دارد باید منتظر ماند و نتیجه را دید. امیدوار هستیم که آقای عراقچی با اختیارات تام به عمان رفته باشد. آقای رییسجمهور و طیف طرفدار مذاکرات از دیپلماسی حمایت کردند. رهبری نیز با قبول پاسخ به نامه ترامپ نظرشان بر این بوده مذاکرات انجام شود.
اما در کنار اینها، صداهای دیگری نیز میشنویم. از اینکه باید ترامپ را ترور کرد تا تبدیلشدن ائمه جمعه به حزب سیاسی مخالف دولت که درباره سیاستهای داخلی و خارجی اظهارنظر میکنند.
اما در مجموع در جناح ترامپ گفتگو غالب شده است. نماینده ترامپ در مذاکرات امروز کسی است که طرفدار دیپلماسی، مذاکره و راهحل صلحآمیز است. یعنی نظامیگری را قبول ندارد. در طرف ایران نیز چنین رویکردی غالب شده است. از این مجموعه میتواند نتایج خوبی حاصل شود.
به نظرتان این مذاکرات چقدر به درازا خواهد کشید؟
از نظر زمانی این مذاکرات خیلی نمیتواند طولانی باشد. مهر ماه سال آینده موعد پایان توافق هستهای است و اروپاییها برای اینکه سرشان در مذاکرات ایران و آمریکا بیکلاه مانده در حال فشار آوردن بر مذاکرات هستند. چراکه میدانند اگر ایران و آمریکا به نتایج خوبی برسند اروپا بیرون گود میماند و جایی برای او نخواهد بود. اگرچه اروپا ظاهرا امیدوار است که مذاکرات به جایی برسد و جنگ و برخورد نظامی به وجود نیاد، اما نمیخواهد که همه منافع بازار ایران یک جا به آمریکا برسد. آمریکاییها یک بار سرشان در برجام کلاه رفته است. وقتی توافق هستهای امضا شد آمریکاییها از بازار ایران منع شدند و در مقابل اروپاییها بودند که وارد شدند. یکی از دلایل اصلی که ترامپ از توافق هستهای خارج شد نیز همین بود. از نظر او همه تعهدات را آمریکا داده بود، اما منافع اقتصادی نصیب اروپاییها شده است.
یعنی امکان دارد اروپا بر مذاکرات ایران و آمریکا فشار بیاورد؟
فکر میکنم این بار اروپاییها تا زمان پایان برجام، تلاش میکنند تا جایی برای خود باز کنند. آمریکاییها نیز نمیخواهند به آنها راه بدهند و قصد دارند که به تنهایی نقشآفرینی کنند. دیپلماسی ایران در این فاصله باید هنر این را داشته باشد که تندیها و حساسیتهایی که ممکن است از جانب اروپا علیه ایران ایجاد شود را کم کند. راههای مختلفی نیز وجود دارد. روابط با اروپا، موضوع انرژی، موضوع اوکراین و بسیاری از موضوعات را میتوانیم با اروپا کار کنیم؛ اگر از سلطه مسکو و نگاه به شرق خلاص شویم. اگر این نگاه خلاص شویم و این پیام را به اروپا برسانیم که قصد داریم با همه کار کنیم، فشار روی مذاکرات کمتر خواهد شد. در این صورت اروپاییها از اقداماتی که ممکن است مذاکرات را خدشهدار کند پرهیز میکند. اما در غیر این صورت میتوانند در شورای حکام یا با ابزارها دیگر علیه ما کار کنند.
ما به نقل از عالیترین مقامات نظام اعلام کردیم که آمریکاییها میتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. این موضعگیری و پیام برای امروز بسیار مفید و خوب است. اما نباید به این معنی تعبیر شود که دیگران از این بازار منع شدند و سناریو عکس پس از برجام رخ دهد. دیپلماسی رسانهای ایران باید قویتر کار کند و این پیام را به دنیا برساند که ایران قصد دارد با همه دنیا کار کند. چراکه غیر از اروپا، کشورهای دیگر به ویژه اعراب روی عادیشدن روابط ایران و آمریکا حساس هستند. آنها ممکن است این برداشت را داشته باشند که از سر میز کنار گذاشته شدهاند؛ بنابراین باید آنها را هم در جریان قرار دهیم. یکی دیگر از اتفاقاتی که در برجام رخ داد همین بود که کشورهای حاشیه خلیج فارس گمان کردند قدرتمندشدن ایران به معنای خطر برای آنهاست؛ بنابراین دیپلماسی باید بازی چند وجهی را پیش ببرد که کاری بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.
در نهایت به عنوان یک دیپلمات، چه پیشنهادهایی برای مذاکرات پیشرو دارید؟
تیم مذاکرهکننده و وزیر خارجه از ظرفیتهای خوبی برخوردار هستند، اما از همه ظرفیت کشور استفاده نشده است. در دستگاه دیپلماسی ظرفیتهای بسیار خوبی وجود دارد که به دلایل مختلف کنار گذاشته شدند و از آنها استفاده نمیشود. در حالی که میتوانند در کنار تیم مشورتی کمکهای بسیاری کنند. مجموعهای که در کنار وزارت خارجه زندگی میکند شاید ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال تجربه بهروز دارد. با این همه اگر ظرفیت دیپلماسی به کار گرفته شود مطمئن هستم که میتوان از این مذاکرات چیز خوبی برای منافع ملی به دست آورد. مسئله مهم دیگر درباره درگیرکردن منافع همه طرفها و رساندن پیام صلح و ثبات است که آن را توضیح دادم. از سوی دیگر نباید ذوقزده شویم و گمان کنیم مثل زمان برجام اگر نشود چه میشود؟ چون برای آمریکاییها نیز این مذاکرات مهم است. ترامپ میخواهد بگوید که بعد از ۴۶ سال او بود که توانست مذاکرات اصلی را با ایران انجام دهند. این امتیاز بزرگی است که به ترامپ میدهیم و باید بدانیم که در ازای این امتیاز بزرگ چه میخواهیم. نکته دیگر اینکه مذاکرات نباید به برجام وصل شود و به سمتی حرکت کنیم که به دنبال محورها یا مطالبات برجامی برویم. متاسفانه میبینیم که امروز رسانههایی مثل صداوسیما این مطالبه را مطرح میکنند. آن هم از طرف کسانی که خود مخالف برجام بودند، اما امروز مدعی آن شدند و برخلاف دستگاه دیپلماسی اظهار نظر میکنند. چنانچه اشاره شد مذاکرات نباید طولانی شود و از همه امکانات دستگاه دیپلماسی برای به نتیجه رسیدن آن استفاده کنیم.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با فراز:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی