سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ 05 August 2025
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۹۵۴۱۸
تشریح نقش شبکه جاسوسی قوم‌گرا در حمله به آذربایجان شرقی

دلیل حملات پی‌در‌پی نظامی به تبریز چیست؟

دلیل حملات پی‌در‌پی نظامی به تبریز چیست؟
شبکه‌های جاسوسی قوم‌گرا، در شناسایی نقاط حساس تبریز و ویرانی بخش‌هایی از آن نقش حیاتی دارند و بدون جمع‌آوری اطلاعات از سوی گروههای اتنو-جاسوس امکان شناسایی و تشخیص اهمیت این مراکز ممکن نمی‌شد.

طی ۲۴ ساعت گذشته مراکز نظامی تبریز به ویژه پایگاه شکاری این شهر نسبتاً بیشتر از هر منطقه نظامی دیگری به جز مناطقی در پایتخت مورد هجوم دشمن قرار گرفته است. در حالیکه این پایگاه شکاری در حمله به اسرائیل نقش مستقیمی ایفا نمی‌کند و اصولاً حمله ایران به اسرائیل از جنس حمله با جنگنده نیست. با این حساب باید دید چرا تبریز در اولویت حمله دشمن قرار گرفته؟

۱. از نظر جغرافیای نظامی، تبریز در خط اول دفاعی کشور قرار دارد و هنگامی که از غرب به ایران بنگریم، تبریز یکی از کلانشهرهای نیمه غربی کشور است و مراکز نظامی آن نیز به همین نسبت اهمیت دارند.

۲. تبریز در همسایگی ترکیه و به همین واسطه ناتو، و جمهوری‌باکو و به همین واسطه اسرائیل قرار دارد. بنابراین مراکز نظامی آن از دوران جنگ سرد واجد اهمیت اند.

هیچ بعید نیست که بخشی از حملات پهپادی به تبریز از مرز باکو بوده باشد. با توجه به احتمال هک شدن سیستم پدافند در روز اول نبرد (جنگ الکرونیک) ممکن است ردّیابی پرواز پهبادهای دشمن از مسیر باکو به تبریز مقداری با تأخیر انجام بپذیرد. اما اگر این اتفاق افتاده باشد و پرنده‌های تهاجمی دشمن از خاک باکو برخاسته باشند، این موضوع؛ اولاً نتیجه مستقیم اشغال قراباغ کوهستانی است زیرا استان آذربایجان شرقی مرزی با قلمرو اصلی جمهوری باکو ندارد و صرفاً با حوزه جنوبی قراباغ هم‌مرز است. درثانی این امر تحقق همه پیش‌بینی‌هایی است که بسیاری از جمله من از اواسط دهه ۱۳۹٠ درخصوص وضع استراتژیک این حوزه دادیم و گفته بودیم که سقوط قراباغ منجر به بازشدن میدان جدیدی علیه امنیّت ایران در شمالغرب خواهد شد که اسراییل بیشترین سود را از آن خواهد برد. سوماً اگر ثابت شود که پهباد یا هرچیزی دیگری از باکو به سمت ایران به قصد ترور، لجستیک، خروج جاسوسان، حمله یا هر نوع تهدید دیگری وارد شده باشد، باید براساس اقتضای این رفتار خصمانه با آن مملکت رفتار کرد.

۳. فعالیّت جاسوسی در چند ماه گذشته در تبریز افزایش یافته است، دستگیری و کشف شبکه جاسوسی مربوط به «ابوالفضل رنجبر» در ماههای گذشته فقط یکی از این موارد است. رنجبر عنصری تجزیه‌طلب و هدایت‌گر یک شبکه قومی در منطقه بود که با پوشش عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد (به عنوان مدرس حقوق کار و مالیه) در بین دانشجویان و جوانان فعالیت می‌کرد. در اصل تمرکز بر فعالیت‌های مخرّب او منجر به کشف فعالیت‌های جاسوسی‌اش شد که نشان دهنده مسیر نهایی هر کنشگر قومی است. البته عده‌ای از دوستان و اعضای شبکه جاسوسی او سعی کردند دستگیری رنجبر را به دلیل فعالیت قوم‌گرایانه و در نتیجه سیاسی جلوه دهند، غافل از اینکه رنجبر واقعاً ازطرف تشکیلات ضدجاسوسی دستگیر شده و این نوع دستگاهها هم وظایف تعریف شده ای جدا از مسائل سیاسی یا جرایم تبلیغی دارند.

به هرحال این نوع شبکه‌های جاسوسی در شناسایی نقاط حساس تبریز و ویرانی بخش‌هایی از آن نقش حیاتی دارند و بدون جمع‌آوری اطلاعات از سوی گروههای اتنو-جاسوس امکان شناسایی و تشخیص اهمیت این مراکز ممکن نمی‌شد.

 

۴. حمله به تبریز و تضعیف توان نظامی و ژئوپلیتیکی این شهر می‌تواند نقش مستقیمی با حمله به دالان زنگزور داشته باشد که مطلوب ترکیه، اسراییل و باکو است. بنابراین انواع گروههای پان‌ترک از تخلیه ظرفیت استراتژیک تبریز خوشحال‌اند.

بین گستردگی آسیب به پدافند تبریز و شمالغرب کشور با گستردگی اقدامات جاسوسان تجزیه‌طلب که با شبکه سازی جمهوری باکو به صورت وسیع از  پهپاد،  کوادکوپتر و پرتابه های کوچک برای درگیر و مشغول کردن پدافند استفاده کردند ارتباط وجود دارد.

 جالب اینکه یک تلویزیون اینترنتی مرتبط با عناصر «نفوذی» در هفته‌های گذشته تلاش زیادی کرده تا برای تحت تأثیر قراردادن روحیه‌عمومی از بازشدن دالان جعلی زنگزور حمایت کند و آن را یک پروژه عادی جلوه دهد که مطلوب همه بازیگران از جمله روسیه و چین است بدون اینکه به نقش اسرائیل اشاره کند.

می‌بینیم که گروههای جاسوسی و گروههای نفودی چگونه مکمل سیاسی هم می‌شوند و همدیگر را پوشش می‌دهند. اکنون اخباری در خصوص آماده‌باش کامل نظامی و فراخوان نیروهای ذخیره در جمهوری باکو و احتمال حمله به حوزه زنگزور به گوش می‌رسد که با عملیات نظامی علیه ایران و بمباران تبریز گره خورده است. با توجه به اینکه مراکز نظامی این شهر نقش مهمی در کنترل مرزهای شمالغرب ایفا می‌کنند حمله به پادگان‌های نظامی و به ویژه مراکز هوایی آن اهمیّت استراتژیک دارد. اگر جنگ مدت زیادی ادامه پیدا کند و به زودی متوقف نشود، احتمال حمله باکو و اسرأییل به زنگزور وجود دارد. اینجاست که نقش دوگانه اردوغان نیز شفاف خواهد شد.

۵. تضعیف روحیه و ساختار فرماندهی و یا نظامی پادگان‌های تبریز ارتباط مستقیمی با تجزیه‌ایران دارد. هیچ رژیم سیاسی با حمله هوایی یا حذف زنجیره فرماندهی سقوط نکرده است زیرا فوراً براساس منطق سلسله‌مراتب نظامیْ شخص دیگری جایگزین او می‌شود.

بنابراین هدف رژیم چنج اسرائیل چگونه بدون ورود نیروی زمینی طراحی شده؟ نیروی زمینی اسرائیلِ شش میلیونی برای حمله به ایران چه قوایی می‌تواند باشد جز گروههای بنیادگرای سلفی و تروریست‌های تجزیه‌طلب و نیز بخشی از ارتش باکو که در لباس مبدّل وارد مرز خواهند شد؟ اگر جنگ ادامه پیدا کند و ایالات متحدّه نیز در کنار اسرائیل قرار گیرد، موازنه قوا دگرگون خواهدشد (احتمال زیادی برای صف‌آرایی روسیه در کنار ایران نیست که در این صورت به دلیل موازنه قوا یا جنگ متوقف می‌شود یا جنگ سوم جهانی ظهور می‌کند).

عناصر تکفیری-تجزیه‌طلب اکنون در آیینه خود را در قامت الجولانی می‌بیند که قرار است سال آینده با موتور به سمت خرابه‌های باقیمانده از تبریز و سنندج حمله کنند، در این بین پان‌ترک‌ها شانس زیادی برای خود قائل‌اند از همین رو در حماقت با بقیه رقابت می‌کنند. البته این به معنای آن نیست که این عوامل در هماهنگی با سفارت‌ها و کنسولگری باکو در تبریز حرکت نمی‌کنند. 

به هرحال عناصر تجزیه‌طلب (به ویژه پان‌ترک با توجه به تمرکز بحث بر روی تبریز) در ۲۴ ساعت گذشته فراخوان‌هایی برای تضعیف روحیه ارتش، همکاری با دشمن، جاسوسی و ارسال اطلاعات با واسطه‌گری خود به اسراییل داده اند. این عناصر چه در خارج و چه در داخل سعی دارند نقش «ستون پنجم» را به دقت ایفا کنند و در اظهار نوکری برای اسراییل کم نگذارند. هدف از بمباران پاسگاههای مرزبانی در نوار مرزی، بازکردن راه ورود تروریست‌های کومله، پژاک و دموکرات به ایران است همانطور که در بیله سوار و مغان در مرز با جمهوری‌باکو چنین کردند.

بنابراین گام دوم پس از تخریب زیرساخت دفاعی وارد کردن این عناصر به صحنه است.

اتفاقا لازم است، فراخوان عناصر پان‌ترک برای همکاری با قوای متخاصم به خوبی دیده شود تا افکار عمومی، دلیل رفتار آینده با آنها را به خوبی درک کنند.

۶. پس از ۲۳ خرداد هیچ چیز مثل سابق نخواهد بود نه در ایران و نه در منطقه. اگر کسی تصور می‌کند روال‌های سیاسی ایران و منطقه در ماه آینده هم مانند سابق خواهد بود سخت در اشتباه است. کشور وارد جنگ شده و قاعده اصلی همه بازیگران کنونی براساس منطق‌جنگ است لذا با منطق سیاسی نباید با جماعت ستون پنجم برخورد کرد بلکه منطق نگرش به این حوزه، باید منطق امنیتی باشد. در غیراینصورت ستون پنجم اسراییل با اقدامات فعال خود، برخی از شهرهای مرزی را به آشوب کشیده و دست به غارت پادگانها و اسلحه‌خانه ها خواهد زد.

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی