در بحبوحهی چالشهای اقتصادی، رکود، تورم، ناترازی انرژی و کاهش سرمایهگذاریهای مولد در کشور، یک جریان مالی بزرگ و پنهان وجود دارد؛ جریانی که نه از دل تولید بیرون آمده و نه از مسیر توسعه عبور کرده، بلکه محصول مستقیم سیاستهایی است که به نظر میرسد بیش از آنکه محدودکننده باشند، مولد بحران شدهاند.
اینبار، اما صحبت از یک بازار خاکستری است؛ بازار پررونق و میلیاردی فروش فیلترشکنها در ایران.
بر اساس آمار منتشرشده از سوی سازمان تنظیم مقررات رادیویی، تا تابستان ۱۴۰۳، شمار مشترکان اینترنت پهنباند سیار در ایران به ۱۱۷ میلیون خط فعال رسیده است. اگرچه برخی از افراد ممکن است چند دستگاه داشته باشند، اما اگر بخواهیم به آمار واقعی کاربران اینترنت نزدیک شویم، باید به دادههای بینالمللی رجوع کنیم. طبق آمار جهانی، ایران ۷۳ میلیون کاربر اینترنت فعال دارد. با درنظر گرفتن نوسانات، میتوان این عدد را ۷۰ میلیون کاربر اینترنت در نظر گرفت.
نقطه عطف ماجرا، اما در گزارش مشترک انجمن تجارت الکترونیک و مرکز افکارسنجی ایسپا نهفته است: ۸۶ درصد کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن استفاده میکنند. درصدی که در چندسال اخیر رشد زیادی داشته است چراکه قبل از سال ۱۴۰۱، کمتر از ۴۰ درصد کاربران اینترنت از فیلترشکن استفاده میکردند. این یعنی امروز حدود ۶۰ میلیون نفر از مردم برای دسترسی آزاد به اطلاعات، شبکههای اجتماعی، ابزارهای کاری، تحصیلی و ارتباطی، ناچار به استفاده از فیلترشکن هستند.
بیایید کمی واقعگرایانهتر به موضوع نگاه کنیم. بازار فروش فیلترشکن در ایران بر اساس بررسیهای میدانی و گزارشهای مستقل، بین ۸۰ تا ۱۲۰ هزار تومان برای اشتراک ماهانه قیمتگذاری شده است. اگر میانگین ۱۰۰ هزار تومان را ملاک بگیریم و آن را در ۶۰ میلیون کاربر فعال ضرب کنیم، به عددی میرسیم که هر اقتصاددانی را متحیر میکند: ۶ هزار میلیارد تومان درآمد ماهانه فروش فیلترشکن که در سال معادل ۷۲ هزار میلیارد تومان است که با نرخ دلار ازاد ۹۰ هزار تومانی امروز، معادل ۸۰۰ میلیون دلار است.
به عبارتی یک اقتصاد سایه و غیررسمی ، با ارزش دلاری ۸۰۰ میلیون دلار در سال فقط از جیب مردم و در سایهی محدودیتهای دسترسی به اینترنت، تغذیه میشود. اما این فقط یک عدد نیست؛ این یک هشدار اقتصادی است.
تصور کنید این سرمایه هنگفت در صنعت برق کشور سرمایهگذاری میشد. در شرایطی که ناترازی برق هر سال شدیدتر میشود، کمبود نیروگاهها مردم را با قطعیهای مکرر مواجه کرده و صنایع را زمینگیر کرده، آیا این پول نمیتوانست بخشی از بحران را رفع کند؟ آیا اگر این ۷۲ هزار میلیارد تومان در توسعه زیرساختهای برق کشور سرمایهگذاری میشد، امروز وضعیت ناترازی برق بهتر نبود؟
نگاهی به تجربههای جهانی نشان میدهد که فیلترینگ سراسری و گسترده، در هیچ کشوری با جمعیت تحصیلکرده و زیرساخت دیجیتال بالا، نتیجه موفقی نداشته است. در واقع، این سیاست نه تنها منجر به کنترل اطلاعات نشده، بلکه بستری برای افزایش هزینه مردم، رشد بازار سیاه و کاهش شفافیت اطلاعاتی شده است. در ایران نیز به نظر میرسد سیاست فیلترینگ، با رسیدن به نرخ استفاده ۸۶ درصدی از فیلترشکن، به شکست رسیده و تنها به سود گروههایی تمام شده که در لایههای پنهان این تجارت خاکستری، میلیاردها تومان ماهانه درآمد دارند؛ بدون مالیات، بدون نظارت و بدون پاسخگویی.
از سوی دیگر، رشد افسارگسیخته استفاده از فیلترشکنها، تبعات امنیتی گستردهای نیز برای کاربران و زیرساختهای ارتباطی کشور بهدنبال داشته است. بسیاری از این ابزارها، خصوصاً نمونههای رایگان و ناشناس، عملاً مسیر نفوذ به دادههای شخصی، اطلاعات کاربران و حتی زیرساختهای حیاتی را باز کردهاند. علاوه بر این، در ماههای اخیر مشاهده شد که برخی از این فیلترشکنها با نمایش تبلیغات هدفمند و پیامهای ضدنظام، به تریبونی برای جریانهای معاند بدل شدهاند. در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز برخی فیلترشکنها، بستر انتقال پیامهای هدفمند و عملیات روانی رژیم صهیونیستی را فراهم کردند و در عمل به بازوی سایبری دشمنان ایران در جنگ رسانهای تبدیل شدند؛ موضوعی که ضرورت بازنگری هوشمندانه در سیاستهای فضای مجازی را بیش از پیش برجسته میکند.
طبق این گزارش و محاسبات؛ بیش از پیش نمایان شد که هزینه فیلترینگ، فقط بر دوش مردم است. نه تنها دسترسی به شبکههای اجتماعی محدود نشده، بلکه هزینه خرید فیلترشکن نیز به سبد خانوارها اضافه شده است. برای دستگاههای امنیتی کشور نیز این سیاست هزینهزا است. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای افزودن بر لیست فیلترها، نگاهی دوباره به سیاستهای محدودکننده بیندازیم و راهحلهایی جستوجو کنیم که هم منافع ملی را تأمین کند و هم مانع از هدررفت سرمایهی اجتماعی و اقتصادی کشور شود.
در غیر اینصورت، تجارت پرسود فیلترشکنها، تنها یکی از چهرههای پنهان سیاستی است که روزبهروز پرهزینهتر میشود؛ برای مردم، برای توسعه، و برای ایران.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
اعترافات جاسوس ایران در تل آویو
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش