زندگی دانشجویان همواره با برخی مسائل سیاسی کشور درهم آمیخته شده و حاصل آن موضوعاتی است که بیشتر رنگ شرایط روز را به خود گرفته اند از این رو سینمای ایران در میانه های دهه هفتاد که وارد فضای باز سیاسی دوران اصلاحات می شود، بیشتر درگیر موضوعات دانشجویی به عنوان قشر معترض و روشنفکر پرداخته است.
کد خبر: ۴۹۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۶
جنجالی ترین حامیان مالی در حوزه فرهنگ و هنر کدامند؟
اسپانسرهای مالی در دهه هشتاد بیشتر در قامت تهیه کننده ورود می کردند تا هم مالک معنوی اثر شوند و هم بی دردسر نقطه نظرات خود را در اثر مربوط بگنجانند. رفته رفته این اسپانسرها به قدری نقش تعیین کننده در آثار پیدا کردند که حتی در نقش مجزا از تهیه کننده باز هم توانستند در اثر اعمال نفوذ کنند.
زاینده رود روزگاری در لحظه لحظه اصفهان جاری و صدای پای آب در آن گویی صدای پای زندگی مردمانش بود. همان رود با شاخابه های پرثمرش که نه تنها مایه حیات را در پیچ و خم رگ های اندام شهر می دواند بلکه هویت شهر نیز بود. زاینده رود اصفهان کویری را به نصف جهان، سی و سه پل را به نماد قدرتمندیِ معماری ایرانی و تالاب گاو خونی را به یکی از عوامل پیدایش، پایداری و استمرار حیات وحش طی چند هزار سال گذشته در بخش مرکزی ایران تبدیل کرد.
کد خبر: ۴۸۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۲
تاریخچه و اثرات انعکاس ممیزی و سانسور در سینما،تئاتر،نشر و موسیقی ایران واکاوی شد
سطرهای جامانده از کتاب ها، محتوای تغییر کرده انیمیشن ها، سریال ها و فیلم های سینمایی، دوبلههای وطنی با هدف تغییر روایت، تغییر ناگهانی پوشش بازیگران و محتوای یک نمایش تئاتر پس از چند شب اجرا، جابه جایی واژه ها در یک ترانه آشنا، حذف ناگهانی یک خبر و یا گزارش از یک خبرگزاری و ... چه چیزی را در ذهنتان تداعی می کند؟ شاید خاطره مشترکی که هر نسل در ایران با آن به نوعی برخورد داشت. شبیه به نوار چسبی قرمز که به صورت ضربدری بر دهان، چشم و گوشی چسبانده باشند!
کد خبر: ۴۸۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
فیلمهای سینمایی با محور روحانیت چقدر فروختند (فیلم)
روحانیتِ غیرکلیشه ای در قاب سینمای ایران سابقه بلندبالایی ندارد اما کاراکترهای روحانی بسیاری در این حوزه شاخص شدند. تا پیش از سال ۷۹ روحانی در سینمای بعد از انقلاب شخصیتی دست نیافتنی بود که به سبب کثرت صفات مثبتش، صرفاً در آسمان ها می شد جست و جویش کرد! اما با شروع دهه ۸۰ پرداخت به این موضوع کمی حقیقی تر شد.
جدا از تاکید بر معضلات موجود برای مهاجران از تابعیت تا شناسنامه و ... که معضل تمام مهاجران از جمله پناهجویان ایرانی در کشورهای دیگر است .نزدیک کردن شکاف ایرانی و افغانستانی به هم از طریق هنر که بهترین عنصر پیوند است بار دیگر به یادمان خواهد آورد که ما همسایه و حتی هم وطنیم و دین ،زبان و فرهنگ مشترکمان ما را از هم جدا نخواهد کرد.
وقتی ترکیب «فیلم سفارشی» به گوشتان میخورد، چه چیزی در ذهنتان نقش میبندد؟ احتمالا همان تعریف یک وجهی از فیلمهایی که توسط نهادها و اشخاص وابسته به حکومت ساخته و یا تامین مالی میشوند.
با شیوع بیماری کرونا، سینما نه تنها در ایران بلکه در تمامی کشورهای جهان با چالشی تازه روبرو شد. بسیار از شرکت های تولید کننده فیلم ورشکست شدند و آثار سینماییِ تولید شده نیز در گیشه زمین خوردند.
تکرار در چینش فیلم های خاص برای اکران در فصل طلایی، قرار دادن برخی از فیلم ها در زمان مرده اکران و اعتراضات در شیوه جدول بندی و حتی انتخاب سرگروه های سینمایی، این سوال را در ذهن بسیاری به وجود می آورد که مگر این شورا برای رفع همین معضلات به وجود نیامده بود؟!اگر هدف رفع مشکل بود که بعد از گذشت 18 سال باید مشکلات از بین رفته یا حداقل کاسته می شد، اما چنین اتفاقی نیفتاده و انگار نخواهد افتاد!
انحلال، ابهامات مالی، ضعف عملکرد، کمبود بودجه، حواشی سیاسی و… احتمالا بیشترین واژه هایی هستند که حوالی یک خانه پرحاشیه در قلب خیابان بهار جنوبی جا خوش کرده اند؛ خانه ای با عنوان بزرگترین نهاد صنفی سینمای ایران بر پیشانی که به گفته بسیاری از اهالی سینما چندان هم مامن آن ها نبوده است؛ خانه سینما!
پهنه سینمای ایران ، سازمان ها و نهادهای بسیاری را دربطن خود جای داده است. از نام های پرتکرار چون «بنیاد سینمایی فارابی» و «سازمان هنری رسانه ای اوج» که به سبب تعدد حواشی و ابهامات پیرامون خود، بیشتر به گوش مردم آشنا هستند تا نام نهادهایی چون «انجمن سینمای جوانان ایران» یا «موسسه سینما شهر»، که از هیاهوی ایجاد شده پیرامون همان نام های پرتکرار استفاده کرده و زیر پوست سینمای ایران آرام و بی صدا حرکت می کنند.