عباس عبدی نوشت: یکی از علل گریز از دین مواضع و سخنان وهنآمیز برخی از این افراد (روحانیون) است. ضربهای را که این افراد به دین و دینداری میزنند، رژیمهای ضد دین نمیزنند و نزدهاند و البته تاثیر سکوت آقایان یا حتی خنده معنادار در برابر این گفتارها، حتی بدتر از اصل این سخنان است.
عباس عبدی ، در توییتی با اشاره به پاسخ لاریجانی به ادعایی مبنی بر ارائه لیست انتخاباتی توسط او برای مجلس آینده نوشت: این توضیح علی لاریجانی نشان میدهد که عبور از مشارکت انتخاباتی خیلی فراتر از چیزی است که نواصولگرایان تصور میکنند. عبدی ادامه داد: خالصسازی که آرزویشان بود اکنون به پاشنه آشیل آنان تبدیل شده است.
عباس عبدی به عصرایران گفت: بعد از انقلاب، بچههای بسیاری از مسئولین نظام در جبهه بودند و پاهایشان از بین رفته بود و یا شیمیایی شده بودند، مثل بچههای سایر مردم.
عباس عبدی گفت: درباره داشتن تصویر مثبت از گذشته و دهه 60خورشیدی باید گفت که دلایل گوناگونی دارد. بخشی از آن نوستالژیک است. مردم چون از وضع موجود ناراضی هستند گذشته را آرمانی دیده و حتی آن را بزک میکنند.ولی آن زندگی در مقطع خودش هرچه بود یک چیز را داشت و آن عدالت نسبی و فقدان شکاف میان دولت و ملت بود.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
در سال های اخیر به یاد ندارم که مرکز آمار دو ماه پیایی نرخ تورم را اعلام نکند.
برای این کار توجیهی نوشته اند حتی اگر پذیرفتنی باشد این اندازه تاخیر معنا ندارد.
مهار تورم از این طرف عملی نیست باید در بازار مهار شود نه روی کاغذ مرکز آمار.
عباس عبدی نوشت: حکومت، نقد رسانهای را دشمنی با خود تلقی میکند. در حالی که رویکرد دیگری نیز وجود دارد. اینکه نقدها به سود حکومت و دولت است و زمینه را برای اصلاح آنها فراهم میکند.
عباس عبدی نوشت: ضعیفترین ویژگی مدیریت دولت در ایران سیاستگذاری است. شاید بتوان آن را تحت عنوان «سیاستگذاری خطی» تعریف کرد. سیاستگذاری که از بالا و مبتنی بر ذهن مدیران است و اولین چیزی که به ذهن ناقص مدیر میآید آن را سیاستگذاری میکند.
عباس عبدی نوشت: خطر اتحاد سلبی نخبگان برای حکومت کمتر از شکاف دولت ـ ملت نیست، زیرا اثرگذاری نخبگان چون سلاحی بُرنده علیه هر چیزی که جلوی آنان باشد عمل میکند. به علاوه جلب نظر آنان خیلی سختتر از جلب نظر توده مردم است.
عباس عبدی نوشت: مساله اصلی معماری نیست، بلکه تحول در نقش و جایگاه زن در خانواده مساله اصلی است و تحول این نقش نیز بیش از آنکه توطئه دیگران یا انحراف باشد امری طبیعی است.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب در توییتی نوشت:
جمعیت این استان سنتی کمتر از ۱٪ کشور است اگر فرض کنیم فقط ۲٪ زنان هم شناسایی شده باشند و نسبت این ارقام در دیگر مناطق ایران چندین برابر بیشتر است، در این صورت حداقل ده میلیون خانم مشمول این پیامکها میشوند.
به معنای این آمار فکر کردهاید؟ یعنی شکست مطلق.
عباس عبدی نوشت: وابستگی نهاد دین به آن (نهاد قدرت) موجب تضعیف نهاد دین شده و از آنجا که بنیان دین، عقیده است و آن را نمیتوان با قدرت ترویج کرد، لذا بنیان مذکور دچار مشکل جدی شده است.
عباس عبدی نوشت: از نظر اکثریت مردم، حتی اگر حجاب واجب شرعی باشد ضرورتی به اجبار قانونی ندارد، در آینده هم ضعیفتر میشود، بیحجابی را نباید به ضدیت با حکومت تعبیر کرد، مگر اینکه طرفداران حکومت و خودشان چنین تعبیری را ترویج کنند.
عباس عبدی نوشت: به دلایل روشن قدرت تبلیغاتی معترضین بیشتر است. به ویژه آنکه ابزار رسمی تبلیغات حکومت یعنی صدا و سیما، بسیار ناکارآمد و فشل است. آن اندازه ناکارآمد است که برای تبلیغ فیلمهای خودش هم به تابلوهای سطح شهر پناه برده است! پس مهمترین ابزار برای تبلیغات حکومت علیه معترضین پیشاپیش از دور خارج شده است.
عباس عبدی نوشت: لازم است که سیاستهای جدیدی از سوی حکومت ارایه شود، فرصت چندانی وجود ندارد، چه بسا ممکن است به وضعیتی برسیم که فنر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باز شود و دیگر قابل کنترل هم نباشد.
عباس عبدی نوشت: الزام «حجاب شرعی» باید حذف شود. راه دیگری وجود ندارد. ماستپاشی و عصبانیت فرد ضارب، محصول چنین بنبستهایی است. تنها و روان خود را در مواجهه با حجاب زنان خسته و رنجور نکنید.
عبدی اعتقاد دارد کمرنگ شدن اعتراضات به معنی از بین رفتن آن نیست. مهاجری هم اعتقاد دارد سیستم درک کرده چه اتفاقی رخ داده گرچه سیگنال روشنی بروز نمی دهد.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب در توئیتی نوشت: این که برخی افراد از وضع پوشش زنان ناراضی باشند چیز عجیبی نیست. ولی این که امامان جمعه یکصدا و از موضع قدرت علیه وضع پوشش زنان سخنرانی و تهدید کنند نشان میدهد تاکنون کسی آنان را آگاه نکرده که همین رویکردها منجر به این وضع شده و هر چه بیشتر ادامه دهید اثرات بدتری دارد.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
اینکه رییسی گفته دولت به هیچ جناحی وابستگی ندارد حسن دولت نیست.
شجاعت پذیرش انتساب به جناح متبوع ارزشمند است.
اگر موفقیت داشته باشید آن را به جناح خود منسوب میکنید. پس نفی انتساب به جناح اصولگرایی کاملا روشن است.