عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
صاحبان اماکن عمومی، پلیس یا کارگزار آن نیستند. اگر نداشتن حجاب را جرم میدانید مشهود هم هست، خودتان باید برخورد کنید. معلومه که چرا برخورد نمیکنید و انجامش را از صاحبان اماکن عمومی میخواهید.
مردم را روبروی یکدیگر قرار ندهید. این کار نشانه قدرت نیست عکس آن است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد با اشاره به تکرار زیاد گزاره سرعت زیاد «قطار پیشرفت» نوشت: از دو حال خارج نیست، یا با هدف تبلیغات و باوراندن مردم به امری خیالی و غیر واقعی است که در این صورت، اثرات آن معکوس خواهد بود و موجب عصبانیت مردم میشود و من گمان نمیکنم که هیچ عقل سلیمی این شیوه را برای تبلیغ خود انتخاب کند.
عباس عبدی نوشت: مهمترین تجربه آیندهنگرانه ایران که با شکست کامل مواجه شد، سند چشمانداز ج.ا.ا در افق ۱۴۰۴ است. سندی که در دو سال اول به خوبی جلو رفت ولی پس از آن مسیر معکوس طی شد و وضعیت را به اینجا رساند که نه تنها در نقطهای که آغاز کردیم قرار نداریم، بلکه عقب هم رفتهایم.
عباس عبدی نوشت: فقط ادعا میکنید و مواضعتان بیش از اینکه به سود ساختار باشد به زیان آنان است. دنبال دشمن نگردید، خطرناکتر از دشمن برای این نظام جهل و فقدان عقل سلیم و متعارف نزد برخی از مدعیان طرفداری از آن است.
عباس عبدی نوشت: مسمومیت دختران به این علت به مسالهای هزینهساز تبدیل شد که سیاست رسانهای در ایران مسموم است. در چنین فضای رسانهای هر خبر و اطلاعی میتواند مسمومیت مضاعف پیدا کند.
عباس عبدی نوشت: در جریان اعتراضات پاییز، خیلیها معتقد بودند که نیروی اصلی آن اعتراضات دهه هشتادیها یا نسل z هستند. به اعتقاد من آنها نیروی میدان بودند، اصل ماجرا به متولدین دهه ۱۳۶۰ مربوط میشد.
دولت تصور روشنی از معنی و الزامات وعدههای داده شده نداشت. اینها نمیتوانند فضای مجازی را آزاد کنند. فضای مجازی را میبندند حتی اگر حاضر باشند به قیمت تن دادن به تبعیض، فضا را برای خارجیها باز کنند.
عباس عبدی نوشت: هیچ فرد یا نهادی به اندازه امثال ایشان و دستاندرکاران رسانه متبوع این نویسنده (کیهان) با دولت کنونی دشمنی نکردهاند، حتی اگر در خوشبینانهترین حالت آنها را طرفدار دولت بدانیم. زیرا نه منتقد بودن نشانه دشمنی است و نه طرفدار بودن، نشانه خدمتگزاری است.
متاسفانه باید صریح گفت که حل مسائل ایران در سطح این دولت نیست. با ادامه این وضع هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، جز اینکه فرصتها نیز از دست میرود و اقدامات مفید مثل آزادی زندانیان نیز یا کمرنگ میشود یا تداوم پیدا نمیکند و حتی به ضد خودش تبدیل میشود. سیاست آزادی زندانیان تنها با ایجاد حس اعتماد به نفس در مردم و حکومت و تداوم آن سیاست، ثمربخش خواهد بود. امید داریم که راهی باز شود تا گامی همگانی برای حل مسائل ایران برداشته شود.
عباس عبدی نوشت: فرصت اصلاحات نامحدود نیست. به لحاظ شاخصهای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نیز روابط خارجی، به علاوه وضعیت مدیریت ناکارآمد، هیچ چشماندازی برای بهبود وضع نیست. بنابراین چارهای جز اقدام برای اصلاحات وجود ندارد.
جماران نوشت: تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: حکومت ایران میخواهد خود را هادی ملت بداند. وقتی که شما خود را هادی بدانید، یعنی چیزی فراتر از ملت هستید و مردم حقی نسبت به شما ندارد. این شما هستید که به او لطف میکنید. بنیان تمام بحرانهای ایران در این رویکرد است. این بحران در مواردی خود را در عرصه اقتصاد و جاهایی خود را در عرصه فرهنگ، سیاست خارجی، سیاست داخلی و یا هر حوزه دیگری نشان میدهد. اراده حکومت است که می خواهد مدیریت امور کند و نه اجرای قانون. این دو موضوع کاملاً با هم متفاوت است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از مقامات دولت گفته بود که ما مخالفان یا منتقدان منصف نداریم. شاید درست گفته باشد، ولی مگر در گذشته که خودتان در موضع منتقد دولت قبل بودید، انصاف داشتید که امروز انتظار انصاف از منتقدان و مخالفان خود دارید؟
عباس عبدی نوشت: مشکل اصلی ما فقدان حاکمیت قانون است، به عبارت دیگر قانون به واسطه اعتبار قانون اجرا نمیشود، بلکه به اعتبار مجری و صاحبان قدرت، اجرا میشود و اگر مجریان در مواردی تصمیم بگیرند که به گونه دیگر عمل شود آن خواهد شد و این به معنای آن است که اجرای قانون ناشی از اراده شخصی است.
عباس عبدی نوشت: تفاسیر حقوقی (از قانون) باید به گونهای معتبر و موجه باشد که بخش بزرگی از جامعه حقوقدانان کشور با آن همراهی کنند. تفسیرهای دلبخواه و به سود قدرت یا یک گروه، مصداق تفسیر به رای و سوءاستفاده از حق است و پذیرفتنی نیست.
عباس عبدی نوشت: اقتصاد ایران راهحل اقتصادی ندارد. علت نیز در سیطره سیاست بر همه حوزههای اقتصادی است که حوزه مستقلی را به نام اقتصاد به رسمیت نشناخته است. بنابراین مشکل ایران سیاسی است. مشکلات این حوزه است که به سایر امور از جمله اقتصاد نیز سرریز میشود.