عباس عبدی نوشت: از نظر اکثریت مردم، حتی اگر حجاب واجب شرعی باشد ضرورتی به اجبار قانونی ندارد، در آینده هم ضعیفتر میشود، بیحجابی را نباید به ضدیت با حکومت تعبیر کرد، مگر اینکه طرفداران حکومت و خودشان چنین تعبیری را ترویج کنند.
عباس عبدی نوشت: به دلایل روشن قدرت تبلیغاتی معترضین بیشتر است. به ویژه آنکه ابزار رسمی تبلیغات حکومت یعنی صدا و سیما، بسیار ناکارآمد و فشل است. آن اندازه ناکارآمد است که برای تبلیغ فیلمهای خودش هم به تابلوهای سطح شهر پناه برده است! پس مهمترین ابزار برای تبلیغات حکومت علیه معترضین پیشاپیش از دور خارج شده است.
عباس عبدی نوشت: لازم است که سیاستهای جدیدی از سوی حکومت ارایه شود، فرصت چندانی وجود ندارد، چه بسا ممکن است به وضعیتی برسیم که فنر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باز شود و دیگر قابل کنترل هم نباشد.
عباس عبدی نوشت: الزام «حجاب شرعی» باید حذف شود. راه دیگری وجود ندارد. ماستپاشی و عصبانیت فرد ضارب، محصول چنین بنبستهایی است. تنها و روان خود را در مواجهه با حجاب زنان خسته و رنجور نکنید.
عبدی اعتقاد دارد کمرنگ شدن اعتراضات به معنی از بین رفتن آن نیست. مهاجری هم اعتقاد دارد سیستم درک کرده چه اتفاقی رخ داده گرچه سیگنال روشنی بروز نمی دهد.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب در توئیتی نوشت: این که برخی افراد از وضع پوشش زنان ناراضی باشند چیز عجیبی نیست. ولی این که امامان جمعه یکصدا و از موضع قدرت علیه وضع پوشش زنان سخنرانی و تهدید کنند نشان میدهد تاکنون کسی آنان را آگاه نکرده که همین رویکردها منجر به این وضع شده و هر چه بیشتر ادامه دهید اثرات بدتری دارد.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
اینکه رییسی گفته دولت به هیچ جناحی وابستگی ندارد حسن دولت نیست.
شجاعت پذیرش انتساب به جناح متبوع ارزشمند است.
اگر موفقیت داشته باشید آن را به جناح خود منسوب میکنید. پس نفی انتساب به جناح اصولگرایی کاملا روشن است.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت:
صاحبان اماکن عمومی، پلیس یا کارگزار آن نیستند. اگر نداشتن حجاب را جرم میدانید مشهود هم هست، خودتان باید برخورد کنید. معلومه که چرا برخورد نمیکنید و انجامش را از صاحبان اماکن عمومی میخواهید.
مردم را روبروی یکدیگر قرار ندهید. این کار نشانه قدرت نیست عکس آن است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد با اشاره به تکرار زیاد گزاره سرعت زیاد «قطار پیشرفت» نوشت: از دو حال خارج نیست، یا با هدف تبلیغات و باوراندن مردم به امری خیالی و غیر واقعی است که در این صورت، اثرات آن معکوس خواهد بود و موجب عصبانیت مردم میشود و من گمان نمیکنم که هیچ عقل سلیمی این شیوه را برای تبلیغ خود انتخاب کند.
عباس عبدی نوشت: مهمترین تجربه آیندهنگرانه ایران که با شکست کامل مواجه شد، سند چشمانداز ج.ا.ا در افق ۱۴۰۴ است. سندی که در دو سال اول به خوبی جلو رفت ولی پس از آن مسیر معکوس طی شد و وضعیت را به اینجا رساند که نه تنها در نقطهای که آغاز کردیم قرار نداریم، بلکه عقب هم رفتهایم.
عباس عبدی نوشت: فقط ادعا میکنید و مواضعتان بیش از اینکه به سود ساختار باشد به زیان آنان است. دنبال دشمن نگردید، خطرناکتر از دشمن برای این نظام جهل و فقدان عقل سلیم و متعارف نزد برخی از مدعیان طرفداری از آن است.
عباس عبدی نوشت: مسمومیت دختران به این علت به مسالهای هزینهساز تبدیل شد که سیاست رسانهای در ایران مسموم است. در چنین فضای رسانهای هر خبر و اطلاعی میتواند مسمومیت مضاعف پیدا کند.
عباس عبدی نوشت: در جریان اعتراضات پاییز، خیلیها معتقد بودند که نیروی اصلی آن اعتراضات دهه هشتادیها یا نسل z هستند. به اعتقاد من آنها نیروی میدان بودند، اصل ماجرا به متولدین دهه ۱۳۶۰ مربوط میشد.
دولت تصور روشنی از معنی و الزامات وعدههای داده شده نداشت. اینها نمیتوانند فضای مجازی را آزاد کنند. فضای مجازی را میبندند حتی اگر حاضر باشند به قیمت تن دادن به تبعیض، فضا را برای خارجیها باز کنند.
عباس عبدی نوشت: هیچ فرد یا نهادی به اندازه امثال ایشان و دستاندرکاران رسانه متبوع این نویسنده (کیهان) با دولت کنونی دشمنی نکردهاند، حتی اگر در خوشبینانهترین حالت آنها را طرفدار دولت بدانیم. زیرا نه منتقد بودن نشانه دشمنی است و نه طرفدار بودن، نشانه خدمتگزاری است.
متاسفانه باید صریح گفت که حل مسائل ایران در سطح این دولت نیست. با ادامه این وضع هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، جز اینکه فرصتها نیز از دست میرود و اقدامات مفید مثل آزادی زندانیان نیز یا کمرنگ میشود یا تداوم پیدا نمیکند و حتی به ضد خودش تبدیل میشود. سیاست آزادی زندانیان تنها با ایجاد حس اعتماد به نفس در مردم و حکومت و تداوم آن سیاست، ثمربخش خواهد بود. امید داریم که راهی باز شود تا گامی همگانی برای حل مسائل ایران برداشته شود.
عباس عبدی نوشت: فرصت اصلاحات نامحدود نیست. به لحاظ شاخصهای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نیز روابط خارجی، به علاوه وضعیت مدیریت ناکارآمد، هیچ چشماندازی برای بهبود وضع نیست. بنابراین چارهای جز اقدام برای اصلاحات وجود ندارد.