اتفاق اصلی در دولت آتی استفاده از نیروهای جدید است. یکی از فریبکاریها این بود که پسرخالهها و پسرداییهاشان و داماد و برادر دامادشان یا برادر زن با مدرک سهمیه ای را به اسم جوان گرایی سر کار آوردند حال آن که منظور از جوان گرایی این نبود.
یک فعال اصلاح طلب گفت: قوانین انتخابات مجلس شورای نگهبان و ستاد انتخابات کشور، آنچنان مو را از ماست بیرون میکشد و تلاش میکند هزینههای یک کاندیدای منفرد مجلس برای یک حوزه انتخابیه شفاف و روشن باشد. اما در انتخابات ریاست جمهوری برای کاندیدایی که مدعی است حزبی پشت سر آن نیست و به پیشتیبانی هم نیاز ندارد و برای برنامه و تبلیغات انتخاباتی صدها میلیارد هزینه میکند، هیچ کدام این موارد روشن نیست و این دستگاهها باید ورود کنند.
فعال سیاسی اصولگرا گفت: با توجه به اینکه اصل ۱۲۱ قانون اساسی برای انتخاب رئیسجمهور بیشتر از ۵۰ روز فرصت نداده بود، جریان نیروهای انقلاب همچنان در شوک از دست دادن آقای رئیسی بودند و نتوانستند انسجام لازم را برای حضور نیروهای خود و سازماندهیشان در انتخابات داشته باشند.
جلیلیون و پایداریها ناگزیرند مناسبات خود را با حامیان و نهادهای رسمی بازتعریف کنند و حلقه وفاداران و یارانشان را تنگتر کنند. این انزوا و انسجام، قدرت تخریبیشان را افزایش خواهد داد. آنان «دولت در سایه» را مجددا سازماندهی کرده و برای اهداف بزرگتری برنامهریزی خواهند کرد.
رئیس دفتر دولت دوازدهم میگوید: سوال این است که مگر آقای جلیلی وکیل و منتخب ملت یا معیار سیاستگذاری در کشور است که بگوید اگر پزشکیان درست کار کرد یا نکرد وارد می شوم!چه بسا اینکه سیاستهای مطلوب و عملیاتی آقای جلیلی مورد انتقاد جدی از سوی مسئولین ردههای مختلف است و آنان مدل مطلوب ایشان را قبول ندارند.
یک نمونه روشن از عدم پایبندی احزاب و جناحها به الزامات ملی، اخلاقی و اسلامی، اقداماتی است که جناحها در تبلیغات انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری انجام دادند.
پزشکیان به مجلس یک واعظ سنتی رفت که در این انتخابات موضعی له یا علیه هیچیک از نامزدها نگرفته بود؛ و جلیلی مجلس مداحی سیاسی را برگزید که نه فقط در دورهی دوم، بلکه در دورهی اول انتخابات و وقتی اغلب مداحان مشهور و حتی شاگردان و نزدیکانش از قالیباف حمایت کردند، یکتنه طرف جلیلی ایستاد.
زنان ایرانی چرا باید به سعید جلیلی رای میدادند؟ باید به او رای میدادند که گشت ارشاد با شدت و قوت، حتی قویتر از قبل، در خیابان مزاحمشان شود و اسم مزاحمتش را هم بگذارد تلاش برای ایجاد امنیت اجتماعی؟
مسعود پزشکیان از دوره هشتم مجلس تاکنون هربار با رای بالا وارد مجلس شده است و چهره شناختهشدهای برای مردم تبریز است؛ بهعلاوه اینکه وی در دهه هفتاد رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود و بعد از اتمام دوره وزارت در دولت دوم اصلاحات، در تهران نماند و به تبریز بازگشت، همین مسئله بهطور طبیعی موجب میشد وی نفر اول این استان باشد.
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «معتاد به رانت» در روزنامه اعتماد نوشت: رفتار انتخاباتی تندروها هنوز به پایان نرسیده و گویی تازه آغاز شده است. اخلاق گمشده آنان است. نه اخلاق مناظره دارند و نه اخلاق پیروزی و مهمتر از همه فاقد متانت اخلاقی برای پذیرش شکست هستند.
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: آنچه که مهم است و باید تذکر دهیم این است که جناب آقای جلیلی که در واقع دولت را مراقب میکنند و عملکردهایش را نقد میکنند، باید در مقام مشاور و ارائه مشورتهای نقدگونه به مبانی و اصول نقد منصفانه و ورود به موضوعات مشترک با اطلاعات واحد اقدام کنند، این نباشد که دولت در پارادایم خودش صحبت کند و دولت سایه هم براساس توهمات خودش صحبت کند. ما اصل دولت سایه را تایید میکنیم اما این نیست که دولت سایه براساس توهمات موردی و شخصی خودش بخواهد نظریهپردازی کند این را مورد نقد می دانیم.
محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی گفت: «هدف از مطرح کردن گزاره اسب زینشده، پوشاندن اتفاقاتی است که در کشور افتاده و میتوانیم آن را نوعی فرار رو به جلو بدانیم. میخواهند از کارنامه ضعیف دولت سیزدهم فرار کنند.
در مرحلۀ دوم انتخابات ریاست جمهوری در 15 تیر 1403 که به پبروزی و انتخاب دکتر مسعود پزشکیان انجامید شاهد افزایش قابل توجه آرای او به نسبت مرحلۀ اول بودیم و اگر این اتفاق رخ نداده بود قطعا پایان دیگری رقم میخورد.
پرویز پرستویی در واکنش به اظهارات مشاور سعید جلیلی نوشت که اگر این ۱۷ میلیون نفر به آقای سعید جلیلی رای میدادند، عاقل بودند؟ نادانی و بی عقلی ۱۷ میلیون نفر رای دهنده به آقای پزشکیان را چگونه تشخیص دادید؟
با وجود آن که پرونده انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسیده است، اما حواشی آن ادامه دارد. طرفداران سعید جلیلی و حامیان او در ۴۸ ساعت ابتدایی اعلام نتایج انتخابات ابتدا مشغول درگیری با حامیان محمدباقر قالیباف بودند و اکنون میدان واکنش آنها به سمت ابراز نارضایتی و واکنشهای تند و همه جانبه نسبت به نتیجه انتخابات تغییر کرده است.
یک عضو ستاد قالیباف سه روز بعد از دور دوم انتخابات درباره جلسه مشترک دو نامزد اصلی اصولگرایان قبل از انتخابات دور اول نوشته و طرف مقابل را به عهدشکنی متهم کرده. بلافاصله از ستاد جلیلی یک نفر دیگر آمده و درباره آن جلسه روایت دیگری کرده است. به نظرتان از این دو روایت چه برداشتهایی میشود؟
طبیعتاً بخشی از آرای قالیباف به سبد جلیلی و بخشی دیگر به سبد پزشکیان ریخته شده است اما این موضوع کاملاً مشخص بود که بسیاری از رایدهندگان به سعید جلیلی حاضر نبودند به قالیباف رای دهند و همچنین برعکس.
فعال سیاسی اصولگرا گفت: به نظرم از آنجایی که جریان آقای جلیلی به شدت مخفیانه و محرمانه کار میکنند، افشاگری کارهای مخفیانه آنها و درخواست شفافیت میتواند نقشه آنها را تاحد قابل توجهی متوقف کند.