اوایل دی ماه ۹۸ بود که انتشار ویدئوهایی از بیماران کرونایی در شهر ووهان چین، جهان را ترساند. در ایران اما شیوع این ویروس تا اواخر بهمن دائما تکذیب میشد. انگار آنچه در کشوری دو میلیارد نفری اتفاق میافتد و ویروسی که مرزهای کشورهای جهان را یکییکی پشت سر میگذارد، هرگز به ایران نخواهد رسید. فوت دو بیمار با عوارض تنفسی در ۲۹ بهمن، خط بطلانی بود بر این خوشخیالی. البته دانشگاه علوم پزشکی قم ابتلای این دو بیمار فوتی به کروناویروس را تایید نکرد.
بالاخره ۳۰ بهمن ماه، وزیر وقت بهداشتودرمان ورود ویروس کرونا به ایران را رسما تایید کرد. با این همه، وضعیت شیوع کرونا در شهرهای ایران تا روز جمعه دوم اسفند یعنی روز برگزاری انتخابات مجلس، سفید باقی ماند. فردای انتخابات ناگهان وضعیت شیوع ویروس در کشور زرد شد. در این شرایط، دانشگاهها اعلام کردند کلاسهای درس تا اطلاع ثانوی تعطیل است و خوابگاه باید تخلیه شود؛ دانشجویان خوابگاهی حالا دیگر در شهر دانشگاهی خود جایی نداشتند.
اطلاعیه دانشگاه تهران مبنی بر تعطیلی خوابگاهها و لزوم تخلیه سریع اتاقها همچنان در دسترس است. مینا، دانشجوی ورودی ۹۸ در مورد حال و هوای آن روز خوابگاه میگوید: «یکشنبه چهارم اسفند بود. کلاسها تعطیل شده بود و آن روز همه خوابگاه بودیم. طرفهای ظهر در راهرو پچپچی پیچید که باید چمدان ببندیم. چند دقیقه بعد، از بلندگوی ساختمان اعلام کردند تا عصر همه باید وسیلههایمان را جمع کنیم و هرچه زودتر از خوابگاه برویم.»
دانشجویان آن روز سرگردان اند که برای چه مدت چمدان ببندند؛ یک هفته یا یک ماه. سارا یکی دیگر از دانشجویانی که آن سال در خوابگاه بود، میگوید: «شک داشتیم تعطیلات ادامه پیدا کند یا نه ولی گفتیم برای این که خیالمان راحت باشد، فرض را بگذاریم روی بازگشایی دانشگاه بعد از تعطیلات عید. برای همین ظرف و ظروف و کتابهایمان را جا گذاشتیم و با ضروریترین وسایلمان، روانه شهرهایمان شدیم.»
از یک روز قبل از تعطیلی رسمی، موج خروج دانشجویان از تهران آغاز شد. پایانههای مسافربری یک روزه آن چنان شلوغ شد که بلیت قطار و اتوبوس گیر نمیآمد. مریم و نگار، یکی از سنندج و آن یکی از کرمان، چهارم اسفند ۹۸ در پایانه غرب از هم خداحافظی میکنند تا ۱۵ فروردین که دوباره به اتاقشان در خوابگاه چمران دانشگاه تهران برگردند. مریم میگوید: «آن روز فکرش را هم نمیکردیم به زودی حسرت شبنشینیهای ساده خوابگاه را بخوریم. برای چهل روز چمدان بستیم، ولی سفرمان دو سال و چهل روز طول کشید.»
معاون آموزشی وقت دانشگاه تهران هفتم اسفندماه ۹۸ اعلام میکند تمامی کلاسهای نظری تا پایان سال به صورت مجازی برگزار خواهد شد. پس از آن، مسئولین دیگر دانشگاهها نیز از تداوم تعطیلات و تلاش برای برگزاری مجازی کلاسها خبر میدهند. مینا، دانشجوی رشته جامعهشناسی، تعریف میکند حتی تصور برگزاری مجازی کلاسها هم برایشان خندهدار بود: «فکر نمیکردیم این طور چیزی اصلا شدنی باشد. با خودمان میگفتیم یعنی ساعت هشت صبح باید از خواب بیدار شویم و با همان وضع بنشینیم پشت لپتاپ و استاد شروع کند به درس دادن؟»
بسیاری از دانشجویان به دلیل شرایط پیشآمده و ابهام در شیوه تدریس مجازی آن ترم از فرصت اضطراری دانشگاه برای حذف ترم یا مرخصی تحصیلی استفاده میکنند. تعداد زیادی از ورودیهای ۹۸ و قبل از آن تا سال گذشته همچنان تحصیلشان را تمام نکرده بودند. طبق یک پژوهش در سال ۱۴۰۰، بیش از ۷۰ درصد دانشجویان از کاهش کیفیت آموزش به دلیل مجازی بودن کلاسها شکایت داشتند. عدم دسترسی یکسان به اینترنت، مشکلات فنی، و نبود تعامل رودررو با اساتید، بسیاری را دلسرد کرد.
زندگی دانشجویی برای بسیاری از دانشجویان فراتر از کلاسهای درس، در کتابخانه و خوابگاه و حیاط دانشکده میگذرد، جایی که شبکههای دوستی قوام میگیرد. لیلا، ورودی ۹۸ دانشگاه تهران که اهل یکی از شهرهای کوچک لرستان است، میگوید: «بعد از آمدن رتبههای کنکور، شک داشتم اصلا به دانشگاه بروم. فکر میکردم وضعیت رشتههای علوم انسانی حتی در بهترین دانشگاههای ایران هم تعریفی ندارد. چیزی که در نهایت باعث شد به دانشگاه بروم، پیدا کردن آدمهای خوشفکر و استفاده از فضاهایی بود که در تهران به واسطه دانشجو بودن به آنها دسترسی داشتم. مثلا همان ترم اول با یکی از بچههای سال بالایی آشنا شدم که کار پژوهشی انجام میداد و قرار بود پیش او کارآموزی کنم.»
فرصت لیلا برای یادگرفتن و تجربه کردن اما خیلی زودتر از چیزی که فکرش را میکرد، تمام میشود. او و هزاران دانشجوی دیگر که برای ساختن زندگیهایشان به تهران آمده بودند، ناگهان به جای اول بازمیگردند. بنا به گزارش مرکز مشاوره یکی از دانشگاههای تهران، میزان مراجعه دانشجویان برای دریافت خدمات مشاوره در دوران کرونا سه برابر شد. لیلا میگوید: «تنها شده بودم. هرکدام از دوستهایم در گوشهای از ایران پخش بودند و معلوم نبود اصلا تا پایان دوران تحصیل، دوباره همدیگر را ببینیم یا نه. احساس انزوا و دورافتادگی میکردم.»
هشتم اسفند ۹۸، دانشگاه تهران در اطلاعیه تازهای اعلام میکند خوابگاهها هفته آینده نیز تعطیل است و حتی امکان تردد در ساختمانهای خوابگاه وجود ندارد. یکی از دانشجویان خوابگاهی، همان موقع در قسمت نظرات این خبر مینویسد: «تعطیلی خوابگاه پاک کردن صورت مسئله است. خوب است در خانهتان را بزنند و بگویند فورا برای مدت نامعلومی از خانهتان بروید؟ خوابگاه خانه ماست، چرا نمیفهمید؟» از زمان اعلام خبر اولیه تعطیلی خوابگاهها، دانشجویان تنها چند ساعت فرصت داشتند اتاقهایشان را تخلیه کنند. پس از آن نیز، دانشگاهها با اعلام این که اتاقها ضدعفونی میشود، تا ماهها اجازه ورود به خوابگاهها و بردن وسایل را به دانشجویان ندادند.
بسیاری از دانشجویان خوابگاهی، ماهها بعد به بهانه کار کردن به تهران بازگشتند یا چون شاغل بودند از همان اسفند به شهرهای خودشان برنگشتند. فریبا، دانشجوی رشته مدیریت که سال ۹۸ در یک شرکت استارتاپی کار میکرد، میگوید: «بدون در نظر گرفتن شرایط ما که برای تامین هزینههایمان، کار میکردیم، یکشبه در خوابگاه را بستند. یا باید قید کارم را میزدم یا هرطور شده جایی برای ماندن پیدا میکردم. سه چهار شب اول به امید این که خوابگاه باز میشود، در خانه دوستان تهرانیام ماندم. بعد دیگر رفتم پانسیون ولی آن جا عملا هیچ دوستی نداشتم دیگر.» دانشجویانی که در سالهای کرونا در پانسیون زندگی کردند، میگویند وضعیت آن جا نه از نظر محیطی و نه حال و هوای آدمها هیچ نسبتی با خوابگاه دانشگاه نداشت.
فروردین ۱۴۰۱، درهای خوابگاه دوباره به روی دانشجویان باز شد و کلاس درس دوباره میان دیوارهای آجری دانشگاه معنا گرفت. با این همه، کسانی که سالها، نه در راهروهای دانشگاه و حیاط خوابگاه، که در تنهایی و دورافتادگی، پشت صفحه لپتاپ و موبایل درس خوانده بودند، با این زندگی غریبه بودند. مریم در مورد سالهای دانشجویی بعد از کرونا میگوید: «نشستن سر کلاسهای حضوری برایم خستهکننده بود. عادت کرده بودم کار کنم و آخر ترم ویدئو ضبطشده کلاسها را ببینم. از آن طرف هم، خیلی از سالبالاییها دیگر در دانشگاه نبودند و ورودیهایمان هم مثل من، آن قدر درگیر مسائل غیردرسی شده بودند که دیگر جمع و گفتگویی هم شکل نمیگرفت.»
پنج سال از آن یکشنبه میگذرد. بسیاری از دانشجویانی که در سالهای کرونا دانشجو بودند، به خصوص ورودیهای ۹۸، امروز دیگر در دانشگاه نیستند. آنها شاید تنها نسلی از دانشجویان بودند که برخلاف نسلهای قبل و بعد از خود، بدون داشتن تجربهای از زندگی دانشجویی، از دانشگاه رفتند...
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتوگوی فراز با مشاور سازمان محیط زیست
لایحه سازمان ملی مهاجرت اصل هشتاد و پنجی شد
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش