نماینده مجلس و برخی اعضای شورای شهر ارومیه، جلسه تودیع ومعارفه شهردار ارومیه را به نشان اعتراض، ترک کردند؛ اما نه در اعتراض به مدیریت شهری یا یک تصمیم اقتصادی مجموعه شهرداری، بلکه در اعتراض به آذری صحبتکردن رییس شورای شهر در یک جلسه رسمی...
در مراسم تودیع و معارفه شهردار ارومیه، «محمد خلیلپور»، رییس شورای شهر ارومیه در برابر درخواست سخنرانی به زبان فارسی مقاومت کرد و در نتیجه، «حاکم ممکان»، نماینده ارومیه در مجلس و «صادق توکلیمهر» و «ساسان ابراهیمزاده»، دو عضو شورای شهر ارومیه این مراسم را به نشان اعتراض ترک کردند. رسانههای محلی نوشتهاند وقتی از رییس شورای شهر ارومیه درخواست شده تا به زبان فارسی سخنرانی کند، گفته: «من تُرکم. روزه هستم و نمیتوانم فارسی صحبت کنم».
این نخستین بار نبود که چهرههای سیاسی و مقامات رسمی ارومیه، بر سر زبانی که در یک جلسه رسمی به آن صحبت میکنند، به اختلاف برمیخورند. البته مقاومت این چهرهها در برابر به رسمیت شناختن زبان رسمی ایران آنقدر دامنهدار بوده که صدای رسانههای محلی ارومیه را نیز درآورده است. ریشه این اختلافات، اما با نگاهی به بافت اجتماعی و قومیتی استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه قابل بررسی است. این استان متشکل از اکثریت آذریزبان و اقلیتی بزرگ از کردزبانان است. دو گروهی که طی دهههای گذشته، به همزیستی اجتماعی مسالمتآمیز رسیدهاند.
سطح تنشهای قومیتی سالهای گذشته نگرانکننده نبوده، اما نشاندهنده خوابی است که جریان «پان» به نام هویتطلبی و به کام تجزیهطلبی، برای آینده واحد سیاسی و اجتماعی ایران دیده است. با وجود ایستادگی غالب مردم این منطقه در برابر تلاش جریانهای پانکرد و پانترک، مقامات سیاسی استان شمالغرب کشور گاه و بیگاه، در نقش آتشبیار معرکه ظاهر میشوند.
سال ۹۸ نیز اتفاقی مشابه با اتفاق اخیر بین یکی از اعضای شورای شهر ارومیه و شهردار وقت رخ داده بود. «خالد حاتمی»، عضو کُردزبان شورای شهر ارومیه از «محمد حضرتپور»، شهردار وقت درخواست میکند که در جلسه رسمی، برابر قانون به جای زبان محلی به زبان فارسی سخنرانی کند. اما حضرتپور در پاسخ میگوید تسلط کافی برای انتقال مفهوم به زبان فارسی ندارد. او خطاب به عضو وقت شورای شهر میگوید: «اگر نمیتوانی ترکی حرف بزنی، برو بیرون.» حاتمی نیز در نتیجه به نشان اعراض جلسه را ترک میکند.
تاکید بر حق «آموزش زبان مادری»، مطالبهای است که گاه با استناد به اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فضای رسانه مطرح میشود. با این حال جریان قومگرا در تلاش بوده تا با برداشت نادرست از نص صریح قانون، «آموزش به زبان مادری» را به عنوان خواستهای جمعی مطرح کند. این اشتباه پس از سالها تاکید و تصحیح کارشناسان، چنان به کلیشه بدل شده که اخیرا سخنگوی دولت را نیز به دام انداخت.
مطالبهی آموزش به زبان مادری در ظاهر به عنوان یک حق طبیعی و قانونی مطرح میشود، اما در واقعیت، در یک بستهبندی روشنفکرگونه آموزش زبان ترکی استانبولی به زادههای آذربایجان را متصور است. نکته قابل توجه دیگری که بارها مورد تاکید کارشناسان و پژوهشگران قرار گرفته این است که اجرای این مطالبه، فرای تن دادن یا ندادن نظام حکرانی به آن، از اساس و در عمل قابلیت اجرا ندارد.
تصور کنید در ارومیه، که مدارس در تمام مقاطع متشکل از دانشآموزان آذریزبان و کردزبان است، آموزش زبان مادری و یا حتی آموزش به زبان مادری اجرا شود. مطالبه این طرح، هدفی جز آن دارد که در نهایت به تفکیک قومیتی مدارس در یک واحد یکپارچه سیاسی بینجامد؟ به زبان سادهتر، آنچه روز گذشته در جلسه تودیع و معارفه شهردار ارومیه رخ داد، خوابی است که قومگرایان برای آینده ایران دیدهاند. طرد زبان ملی و رسمی از مناسبات اجتماعی و فرهنگی ایران، تعمیق شکاف موجود بین قومیتها با حذف حلقه وصل بین آنها و خودی-غیرخودی کردن فضا است.
به نظر میرسد که سطح تنشهای قومیتی، به ویژه در زمان بیثباتی اقتصادی و سیاسی در کشور، در حال افزایش است و باید در انتظار واکنش قاطع مقامات و سیاستگذاران نشست.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با فراز:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی