انتشار هر خبری از اقدام به خودکشی این سوال را پررنگ میکند که آیا در جامعه ایران آمار خودکشی افزایش پیدا کرده است؟ در نبود آمار هر پیشبینی و تحلیلی ناقص و بینتیجه است.
خودکشی کارگر کتابفروش، موجی از واکنش و نظرها را در شبکههای اجتماعی به راه انداخت، بهویژه آنکه اولین کاربری نبود که با اعلام قبلی اقدام به خودکشی کرد.
خودکشی در میان دانشآموزان ازجمله آسیبهای اجتماعی است که نهتنها به خانوادهها، بلکه به جامعه بهعنوان یک کل آسیب میزند و باید به آن توجه ویژهای داشته باشیم.
کیانوش سنجری بهعنوان فعال و زندانی سیاسی شناخته میشد و در شبکههای اجتماعی نیز به همین دلیل شهرت نسبی داشت. خودکشی این جوان ناگهانی نبود. او ۲۴ ساعت قبل در توییتر از تصمیم خود خبر داده بود و به نظر میرسد اطرافیان و نزدیکان آنطور که باید و شاید نوشتههایش را جدی نگرفته بودند.
«رفیقم داد و هوار کرد نرو بالا، نرو بالا! سرم را چرخاندم دیدم آن بالاست. یک نگاه این طرف کرد یک نگاه آن طرف ... مستقیم آمد پایین. رفتیم بالا سرش. فقط یک کلمه گفت معلمم... این را من شنیدم که گفت معلمم» این را یک شاهد خودکشی «آرزو خاوری» میگوید؛ دختر نوجوانی که چندی پیش در شهرری از یک ساختمان چند طبقه خود را پایین انداخت. پدر آرزو خاوری از او چه میگوید و در محلهشان چه خبر است؟
معاون حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی کشور گفت: سالانه حدود ۱۳۰ هزار اقدام به خودکشی در ایران ثبت می شود که ۷ هزار نفر جان خود را بر اثر خودکشی از دست می دهند.
معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اجرای برنامه پیشگیری از خودکشی در سراسر کشور از ارائه خدمت در این زمینه به ۷ میلیون نفر خبر داد!
خودکشی در تمام ابعاد تاثر برانگیز است اما وقتی به دلایلی چون بحران معیشتی، اخراج از کار و تاخیر درپرداخت دستمزدها در میان قشر زحمتکش کارگر باشد، ماجرا غم انگیزتر نیز می شود. یک سال پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم با شعارهایی که مخاطب اکثر آنها همین اقشار فرودست جامعه بودند، نه تنها مشکلات مالی مردم سرشکن نشده بلکه افزایش چندین برابری بهای زندگی اقشار آسیبپذیر و کمبرخوردار را به سمت خودکشی سوق داده است. ۲۳ مورد خودکشی کارگران در کمتر از ۱۰ ماه نشاندهنده اوج فشارهای اقتصادی بر این قشر جامعه است.